دور دهم از گفتوگوهای توسعه با مهندس سید محمد بهشتی (نشست دوم)
معرفی گفتوگوهای توسعه
هدف از سلسله جلسات گفتوگوهای توسعه عبارت است از: فهم عمیقتر دیدگاه صاحبنظران ایرانی؛ استخراج دقیق چارچوب اندیشه توسعهای هرکدام از آنها؛ آگاهی از بخشها و دیدگاههای مکتوم و تازه آنها که در طول زمان فرصت تدوین و نگارش آن را نداشتهاند، یا فضای مناسبی برای طرح آنها وجود نداشته است و در نهایت همراهی با صاحبنظر برای کشف افقهایی که در متونشان به آنها بهصورت محدود و سربسته اشاره شده است، اما بهخوبی مورد بررسی و نقد قرار نگرفته است و یا در سالهای اخیر مورد توجه صاحبنظر قرار گرفته است و هنوز فرصت تدوین آن را نداشته است. برای این منظور صاحبنظران حوزههای مختلف مانند جامعهشناسی، اقتصاد، سیاست، فلسفه، فرهنگ و مردمشناسی و … مورد توجه قرار گرفتهاند.
بدین منظور «پویش فکری توسعه» با مشارکت «پژوهشکده اقتصاد دانشگاه تربیتمدرس» گفتوگوهایی را بین متفکرین و صاحبنظران «توسعه» در ایران طراحی و برنامهریزی کرده است.
فرایند برگزاری نشستها بدینصورت است که ابتدا تیمی متشکل از پژوهشگران توسعه در یکی از حوزههای مربوطه (فلسفه، اقتصاد، سیاست، فرهنگ، اجتماعی) شروع به بازخوانی آثار توسعهای صاحبنظر میکنند و پس از استخراج گزارههای کلیدی و مهم حول مفهوم توسعه ایران، اقدام به نوشتن روایت صاحبنظر “از مسئله توسعه در ایران” میکنند. گفتگوهای توسعه با صاحبنظران و پژوهشگران حوزه توسعه در ایران، حول دو محور کلی زیر برگزار میگردد: تبیین توسعهنیافتگی ایران – تجویز توسعهیافتگی (چه باید کرد تا به توسعه دستیافت)
در نهایت پس از برگزاری چندین نشست با حضور ناقدان از سه موضع مختلف (ناقد دانشگاهی، ناقد کنشگر مدنی، ناقد سیاستگذار)، با هر یک از صاحبنظران مورد نظر و نقد و بررسی اندیشه توسعهای مربوط، روایت نهایی تکمیل و سپس اینفوگرافی، نقشه ذهنی، موشن کلیپ و جملات کلیدی مبتنی بر محتویات جلسات گفتوگو و متن روایت، استخراج و در فضای مجازی منتشر خواهد شد و در ادامه در همکاری مشترک با صاحبنظر، متن راهبردها و راهکارهای توسعهای (کاربستهای سیاستی) تهیه و وارد مرحله عملیاتی خواهد شد.
معرفی صاحب نظر
زندگینامه سید محمد بهشتی (شیرازی)
او هشتم اسفند سال ۱۳۳۰ در بیمارستان باهر خیابان آشیخ هادی تهران چشم به جهان گشود.
دوران کودکی و نوجوانی خود را در خانوادهای پرجمعیت گذراند. او طی دهه پنجاه در رشته معماری دانشگاه ملی (شهید بهشتی) تحصیل کرد و در آستانه تحقق انقلاب اسلامی فارغالتحصیل شد.
در نخستین روزهای استقرار نظام جدید، بهواسطه تجربیات خود در حوزه هنرهای تصویری، به صداوسیما فراخوانده شد.
حضور او در صداوسیمای جمهوری اسلامی تا زمان وزارت ارشاد محمد خاتمی تداوم داشت و پسازآن برای پایهگذاری و اداره بنیاد سینمایی فارابی به خدمت در آن وزارتخانه مشغول شد.
بنیان جشنواره سینمایی فجر از جمله آثار او در این دوران از خدمتش به شمار میرود.
در دولت هفتم و از سال ۱۳۷۶ قدم به سازمان میراث فرهنگی گذاشت و با عنوان معاونِ وزیر و رئیس سازمان، خدمت در عرصه فرهنگ را تداوم بخشید.
تأسیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، آغاز روند ثبت جهانی آثار و ایجاد تغییر نگرش نسبت به مقوله میراث فرهنگی مهمترین تبعات دوران هفتساله حضور او در آن بخش بود.
سید محمد بهشتی عضو پیوسته فرهنگستان هنر است و از سال ۱۳۸۵ در قالب مدیریت دانشنامه تاریخ معماری و شهرسازی ایرانزمین توانش را صرف تدوین اثری جامع درباره سنت معماری و شهرسازی ایران کرده است.
سید محمد بهشتی طی یک دهه اخیر در دانشگاههای مختلف به تدریس مشغول بوده و کلاسهایش در باب “تاریخ فرهنگی ایران” مشتاقان فراوانی داشته است.
از جمله آثار وی میتوان به: «تأویل معماری مسجد بهعنوان مکان معراج مؤمنین، کنگره اول تاریخ معماری و شهرسازی ایران»، «ظاهر و باطن معماری، کنگره دوم تاریخ معماری و شهرسازی ایران»، «معماری چیست»، «شهر از منظر حیات مدنی»، «غزل باغ ایرانی»، «هنر باز زنده سازی»، «دین از منظر فرهنگ ایرانی» و «ما باید دوباره “اهل” سرزمینمان بشویم» اشاره کرد.
منابع بازخوانی شده
الف) کتابها:
تأملات ایرانی (جلد ۱ و ۲) (این دو جلد کتاب هنوز چاپ نشدهاند)
ب) مقالات:
۱. پیشینۀ طبیعی ایران
۲. تداوم اندیشه و اصول زیباشناسانه در مبانی طراحی
۳. فرهنگ سنتی، رنگها، اشکال و الگوها
۴. شهر و حیات مدنی (۱۳۷۴)
۵. نقش آب در حیات ایرانی (۱۳۸۷)
۶. باغات قزوین (۱۳۹۰)
۷. در باب اختلافات بر سر توسعهنیافتگی ایران (۱۳۹۰)
۸. گفتوگو با مهندس بهشتی (مجله اندیشه ایرانشهر) (۱۳۹۵)
۹. واژهشناسی صنایعدستی (چوب است، ولی مایل لعل لب یار است) (۱۳۹۵)
۱۰. شهر اسلامی کجاست؟ (۱۳۹۶)
۱۱. هویت و توسعه (۱۳۹۴)
۱۲. هویت فرهنگی خود را در خودآگاهمان ترک کردهایم! (۱۳۹۴)
۱۳. باید شعر فرودگاه را سرود (۱۳۹۴)
۱۴. مهندسان و اندازههای محیط (۱۳۹۴)
۱۵. راه و منظر فرهنگی (۱۳۹۵)
۱۶. مصاحبه با مهندس بهشتی (۱۳۹۵)
۱۷. حاشیهنشینی تجربههای تاریخی و آغاز رویارویی با مسائل معماری و شهرسازی (۱۳۹۵)
۱۸. توسعه تقدم و تأخر ندارد (۱۳۹۵)
۱۹. دبی زدگی در قبلهگاه معنوی ایران؛ مشهد، شهر زائران و توسعه! (۱۳۹۵)
۲۰. شهری که دوستش میدارم (۱۳۹۵)
۲۱. زلزله در ذهنها (۱۳۹۵)
۲۲. رسانههای دیجیتال (۱۳۹۵)
۲۳. آتشی که هنوز میسوزد و آواری که همچنان فرو میریزد؛ ناگزیری مدیریت در ملا عام (۱۳۹۵)
۲۴. زیستپذیر شدن شهر با کمک بافت تاریخی (۱۳۹۶)
۲۵. باید خودمان شویم (۱۳۹۶)
۲۶. ژنوم شهر؛ فصل مشترک یا روح اختصاصی (۱۳۹۶)
۲۷. پرونده مهاجرت (۱۳۹۶)
۲۸. مفهوم گمشده آرامش در معماری خانههای جدید (۱۳۹۶)
۲۹. ریسباف و توسعه پایدار (۱۳۹۷)
۳۰. باید دوباره اهلِ تهران شد و در میدان، مشقِ ارزش کرد (۱۳۹۷)
۳۱. راه ابریشم به مثابه مقصد (۱۳۹۷)
۳۲. گیلان کجا است و گیلانی کیست؟ (۱۳۹۷)
۳۳. خانه (از آغاز پهلوی اول تا دهۀ چهل شمسی)
۳۴. کارنامۀ مدیریت سرزمینی: پیروی از «اشه» یا «دروغ»؟!
۳۵. فرش ایرانی (۱۳۹۴)
۳۶. سیراف (۱۳۹۳)
۳۷. معماری پایدار یعنی چه؟ (۱۳۹۳)
۳۸. تمنای مدنیت
۳۹. حال خوزستان (۱۳۹۳)
۴۰. سیاستگذاریهای فرهنگی در حوزه کتاب و کتابخوانی (۱۳۹۱)
۴۱. ماسوله؛ شهری استثنایی در البرز کوه (۱۳۹۶)
۴۲. توسعه مبتنی بر فرهنگ (۱۳۹۴)
۴۳. متن گفتوگو جناب آقای بهشتی با نشریه “گفتمان الگو”
۴۴. معماری پایدار یعنی چه؟ (۱۳۹۳)
۴۵. کوهها و دشتها: ایران باستان و بینالنهرین (۱۳۹۵)
۴۶. ملت ما به بهار مدنیت رسیده است (۱۳۹۱)
۴۷. میراث فرهنگی و توسعه (۱۳۸۲)
۴۸. قرار در سرزمین بیقراریها یا کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردن (۱۳۹۷)
۴۹. «توسعه در تاریکی» (۱۳۹۷)
۵۰. مقدمه بر کتاب بازار قزوین (۱۳۹۷)
۵۱. «از زمین و آسمان نیشابور» (۱۳۹۷)
اعضا تیم بازخوانی
سیمین مشکواتی، کوثر عصاری، مهنوش مانی، الهه شعبانی، انوش نخودبریز و سید محمد حسن مصطفوی
مدیر تیم بازخوانی: سارا مدنیان
نویسندگان روایت: منیژه غزنویان، حامد جلیلوند، ابوترابیان و خانم نجفی
ویراستاران علمی روایت: مانی کلانی، لیلا صادقیتبار
دومین نشست
حاضرین در جلسه
مهندس سید محمد بهشتی | صاحبنظر |
دکتر محسن رنانی | دبیر علمی پویش |
دکتر محمد حسن مصطفوی | عضو تیم بازخوانی روایت بهشتی (و معاون پژوهشکده اقتصاد) |
دکتر مانی کلانی | مدیر گفتگوهای توسعه و عضو پویش؛ و ویراستار علمی روایت بهشتی |
ابراهیم غلامی | عضو بخش اجرایی پویش |
فرزاد کلاته | عضو بخش اجرایی پویش |
مریم روحی پور | مهمان آزاد |
دکتر سارا مدنیان | مدیر تیم بازخوانی روایت بهشتی |
منیژه غزنویان | عضو تیم بازخوانی و مسئول نگارش روایت بهشتی |
کوثر عصاری | عضو تیم بازخوانی روایت بهشتی |
حامد جلیلوند | عضو تیم بازخوانی روایت بهشتی و مسئول نگارش روایت |
رضا صادقی | مهمان آزاد |
بهنام ابوترابیان | مهمان آزاد |
دکتر الناز نجار نجفی | مهمان آزاد |
گزارش جلسه
دومین نشست از دور دهم گفتوگوهای توسعه با حضور آقای سید محمد بهشتی در تاریخ دوازدهم آذرماه ۱۳۹۸، برای بررسی «روایت سیدمحمد از مسئلهٔ توسعه در ایران»، در پژوهشکدهٔ اقتصاد دانشگاه تربیتمدرس تشکیل شد. این جلسه با حضور دبیر علمی گفتوگوهای توسعه، نویسندگان روایت صفر[۱]، مدیر و برخی اعضای تیم بازخوانی آثار ایشان، ویراستاران علمی روایت، همکاران آقای بهشتی، برخی اعضای هیئت علمی پژوهشکدهٔ اقتصاد و همچنین دیگر همکاران پویش فکری توسعه از ساعت ۱۴ الی ۱۹ برگزار شد.
در ابتدای جلسه، خانم دکتر نجفی از نویسندگان روایت، صحبت کوتاهی در مورد فهم آقای بهشتی از مقولهٔ تاریخ داشتند. در نگاه ایشان، تاریخ نه یک سیر زمانی از اتفاقات متوالی، بلکه به معنای بزنگاهها و حوادثی تاریخی است که مردمان جامعه را، با فراز و نشیبهای فراوانی روبرو میکند (از انحطاط و سقوط گرفته تا دورههای جلال و عظمت سرزمین ایران). پس مردم به اقتضای محیط متغیر پیرامونیشان، در مورد نحوهٔ حفظ بقا یا شیوهٔ نیل به سعادتمندی، با مسائلی مخصوص به زمینهٔ تاریخی خود، مواجه میشوند که هم، از سر ناچاری به آنها پاسخ میدهند و هم در این حین، کیستی ایرانیبودن خود را به منصهٔ ظهور میرسانند. بدین شکل تاریخ در معنای معرفتشناسانهٔ آن، مطالعه همین صیرورت، همین بزنگاههای تاریخی و پاسخهای جامعه به مسائل پیشآمده پس از این حوادث و در واقع به معنای نوعی خودشناسی است که کیستی خودمان – در شیوهٔ متمایز مدیریت سرزمین و کسب سعادت را – که پنهان شده است، آشکار میکند.
در ارتباط با این موضوع، در ادامه جلسه این سؤال مطرح شد که نگاه آقای بهشتی به تاریخ براساس کدام مدل تحلیلی – نظری است؟ چرا که توسعه در فهمی تکاملی از تاریخ معنا پیدا میکند. ایشان نیز عنوان کردند که نگاهشان به تاریخ همان است که خانم نجفی بیان کردند و شما میتوانید اسم آن را هرچه میخواهید بگذارید. بهعلاوه زمینههای تاریخی و هر آنچه خارج از ارادهٔ انسانی، در سرزمینهای گوناگون، به اَشکال متفاوت پیشامد میکند، در نظر ایشان بسیار اهمیت دارد؛ به گونهای که دو زمینهٔ متفاوت و تاریخیِ ایرانی و غربی، دو عالم متفاوت به وجود میآورد. لذا در این دو عالم، فهم از تاریخ یکسان نیست و نباید به یکدیگر تعمیم داده شود. بههرحال، از این نظر که جهان ایرانی به سوی بهترشدن یا بدترشدن است – به عقیدهٔ آقای بهشتی – در صد سال گذشته پاسخ این بود که به سمت بدترشدن پیش میرود. اما امروزه با توجه به جریاناتی که در زمینه مشاهده میشود و فرصتهایی که برای عرض اندام و شکوفایی ایرانیان فراهم شده است – بهویژه در گسترهٔ جهانی و بینالمللی – ایشان نسبت به آینده امیدواری هستند و جهت حرکت را به سوی بهترشدن میدانند. بهعنوان مثال، آقای بهشتی در این زمینه استدلال میکنند که ده درصد از جمعیت ایرانیان در خارج از کشور زندگی میکنند و از جایگاه منزلت خوبی نیز در کشورهای پیشرفته برخوردارند، اینها می توانند پل ارتباطیای باشند که همچون گذشته، ایران را دوباره در تعاملات جهانی قرار دهند. همچنین ایشان معتقدند بحران مدنیت حاصل از اصلاحات ارضی و مهاجرت گستردهٔ روستاییان به شهرها، بعد از گذشت سه نسل، در حال فروکش است.
در ادامه، سؤالهایی پیرامون نحوهٔ تعامل آقای بهشتی با نظام دانشگاهی مطرح شد با این مضمون که بهعلت عدم انطباق مکتوبات ایشان با ضوابط آکادمیک مرسوم (مثلاً فقدان ارجاعات به دیدگاههای مشابه دیدگاه آقای بهشتی)، لذا استقبال چندانی از نظریات ایشان در نظام دانشگاهی نشده است و بهتبع آن، گفتمانی با محوریت اندیشهٔ بهشتی شکل نگرفته است. در این زمینه، ایشان اذعان داشتند که نظام آموزشی در ایران از ابتدا تا پایان زندگی علمی دانشآموختگان، آنها را به اوتیسم مبتلا میکند، به این معنا که تحصیلکردگان نسبت به محیط بومی و سرزمین مادریِ خود، شناخت ندارند. البته آقای بهشتی تأکید کردند که از ادبیات ایران دانش بیشتری کسب میکنند و از همینرو به آنها ارجاع میدهند. ایشان همچنین استدلال کردند که چون نخبگان ایرانی از ابتدای مواجهه با غرب و دانش غربی، فقط به محصول نهایی این دانش توجه داشتهاند و میوهٔ آن شامل فناوری غربی، متون ترجمهای و … را وارد کردهاند، ولی درخت و ریشههای آن را وارد نکردهاند، پس دانش استفادهٔ از فناوری یا شرح بر آثار ترجمهای که آموختهاند، زاینده نیست و تعجب هم ندارد که چرا این همه تحصیلکرده نمیتوانند مشکلات جاری و ساری کشور را حل کنند.
در ادامه این نشست این سؤال مطرح شد که ایران از تنوع جغرافیایی گستردهای برخوردار است و محیطهای جغرافیایی متنوع نیز، بر طبع ایرانیان و فرهنگِ از شمال تا جنوب ایران تأثیر میگذارد. پس با علمِ به وجود این همه تنوع فرهنگی، چگونه میتوان از یک کیستی ایرانی و در کل این سرزمین صحبت کرد؟ آقای بهشتی در پاسخ به این سؤال گفتند که این تنوع، ناشی از تقاطع دو کمربند بیابانی و کوهستانی در ایران است. نقشهٔ جغرافیایی جهان دارای لکههای بزرگی از رنگهای گوناگون است، اما نقشهٔ ایران، نقشهای رنگارنگ و ریزنقش است و کل آن یک محیط بیقرار را ساخته است که در همه جای آن – از خوزستان گرفته تا بلوچستان و گیلان و … – این بیقراری، مصداقهای خاص خود را دارد و این محیط بیقرار است که بر طبع ایرانی اثر گذاشته است و از جمله باعث شده که در میان ایرانیان زمان تقویمی اهمیت نداشته باشد و زمان به شکل روایی، محل تأکید و توجه باشد. و در این محیط بیقرار که منابع بقاء بالقوه است، کیمیاگری، راه تبدیل آن منابع به بالفعلشدن بوده است. از جهت دیگر، چون ایران، به لحاظ جغرافیایی، پل ارتباطی شرق و غرب بوده پس ایرانی، جهانی بوده – و هنوز هم هست – درضمن برای حفظ ارتباطات جهانی با شرقیان و غربیان عالم، ایرانیان اجبارِ به رِندبودن داشتهاند. پس این ویژگیهای خاص فرهنگی که در سیر طولانی تاریخ ایران تکوین یافته است، هنوز حضور دارد اما در این دو قرن اخیر که سرزمین ایران دچار بحران شده است، فرصت ظهور، آشکارشدن و مؤثربودن نداشتهاند. البته از نگاه آقای بهشتی، بحران ذاتاً آغاز و پایانی دارد و ایشان افق را روشن میبینند که پایان بحرانها خوش باشد و این را تاریخ ایران هم شهادت میدهد، چرا که در سرزمینی همچون ایران – که در طول تاریخ، در نوسانات دائمی ناشی از بحرانها به سر میبرده است – مردم جامعهٔ ایرانی یاد گرفتهاند که چگونه فرهنگ خود را در نوعی حیات هاگی حفظکنند، بهگونهایکه با فروکشکردن بحرانها، شاهد همان شکفتگیهای فرهنگی گذشته بودهایم. در واقع فرهنگ و اهلیت چیزی نیست که در ارادهٔ ما باشد و آن را از دست بدهیم، بلکه فقط دچار نسیان میشویم که راهحل آن، همانا تذکر، یادآوری و بهرهمندکردن جامعه از فرهنگ پیشینیان – همچنین معاصرسازیاش – از طریق تربیت است.
در انتها دکتر رنانی این سؤال را از مهندس بهشتی پرسیدند که با توجه به نگاه شما، ما در یک قرن اخیر راه را کج آمدهایم، در این وضعیت بازگشت به اهلیت امکانپذیر هست؟ در پاسخ به این سؤال آقای بهشتی خاطرنشان کردند که جز بازگشت به اهلیت این سرزمین، راه دیگری وجود ندارد، چون دیگر سرزمین ایران نمیتواند رویکرد مخرب فعلی را تحمل کند؛ شکارگرمآبی و اقدامات باطل تحت عنوان توسعه، سرزمین را به آستانهٔ نابودی رسانده است و چارهای جز این نیست که اهل این سرزمین و اقتضائات محیطی آن – مانند بالقوهبودن منابع – بشویم. البته این امر، به معنای پشتکردن به دنیا نیست؛ برعکس، آغوش ایرانیان همیشه برای تجارب دیگر نقاط جهان باز بوده ولی آنها را از هاضمهٔ فرهنگی خود عبور میداده و چیزی پدید میآورده که ریشه در این سرزمین و فرهنگ آن داشته است. مدرنشدن یعنی شکارگرمآبی، ولی ما ایرانیان باید معاصر شویم و نو شویم و این نوشدن با توجه به فرهنگ ایران باشد. جهان همچون نمایشنامهای است که ایرانیان در دوران معاصرِ این نمایشنامه، نقشی در آن ایفاء نکردهاند؛ ما باید در توسعهٔ جهانی حضور داشته باشیم، اما نقش منحصربهفرد خودمان که شاعری است را ایفا کنیم و این فقط یک رؤیا نیست، چون در سینما توانستیم موفق شویم و سینمای ایران، سینمای شاعرانهٔ جهان است، پس میتوان در دیگر امور نیز موفق شد و نقش خود را در جهان، همچون تاریخ گذشتهٔ خود، ایفا کرد.
[۱]«روایت صفر» حاصل بازخوانی آثار صاحبنظر و استخراج گزارههای توسعهای آنها توسط تیم بازخوانی است که توسط روایتنویس به صورت روایت نگاشته شده است. پس از اینکه سؤالات و ابهامات پیرامون این روایت طی جلسات اولیه توسط صاحبنظر رفع و نکات تکمیلی بر آن اضافه شد، متنی حاصل خواهد شد، که آن را «روایت یک» میخوانیم.
برای دیدن عکسها در اندازه بزرگتر روی هر تصویر راست کلیک کرده و عبارت open image in new tab را انتخاب کنید.
لینکهای مرتبط
گزارش اولین نشست روایت مهندس سید محمد بهشتی از توسعه ایران
گزارش سومین نشست روایت مهندس سید محمد بهشتی از توسعه ایران
گزارش چهارمین نشست روایت مهندس سید محمد بهشتی از توسعه ایران
گزارش پنجمین نشست روایت مهندس سید محمد بهشتی از توسعه ایران
1 دیدگاه
باسلام
اگرامکان دارد فایل صوتی سخنرانی ها را با ایمیل ارسال نمایید متشکر میشوم