مقدمه دکتر محسن رنانی بر کتاب روایت مسعود
کتاب روایت مسعود منتشر شد
روایت دکتر مسعود نیلی از مسئله توسعه در ایران
خلاصه ای از مقدمه دکتر محسن رنانی بر کتاب روایت مسعود
… شاید نیلی را بتوان تنها شخصیت آکادمیک رویکرد اقتصاد جریان اصلی (اقتصاد نئوکلاسیک) در ایران پس از انقلاب دانست که فرصتی یافته تا بیش از سه دهه، بهطور متناوب، مستقیم یا غیرمستقیم، دیدگاههای اقتصادی بازارگرایانهاش را وارد عرصه سیاستگذاری اقتصادی کند.
نیلی به خودش نگاهی دوگانه دارد و انتظار دارد که دیگران نیز او را اینگونه ببینند: نخست نیلی آکادمیک و دوم نیلی تکنوکرات و اجرایی. او میگوید همواره آماده است تا از نظریات نیلی آکادمیک دفاع کند؛ اما بهصراحت نیز گفته است که دفاع از وضعیت و سیاستهایی که مطابق نظریات او شکل گرفته و اجرا شده است، کار مشکلی است؛ چرا که در عرصه عمل و هنگام اجرای سیاستها، یا بخش قابلتوجهی از نظریات او اجرایی نشده و یا گاهی نظریات او مصادرهبهمطلوب شده و به شکلی که دلخواه گروههای درون ساختار قدرت بوده، به اجرا درآمده است. برایناساس، او اعتقاد دارد که نتایج حاصل از آن سیاستها را نباید نتایج اجرایی شدن اندیشههای او دانست.
به گمان من، پس از سه دهه حضور در صف مقدم سیاستگذاری، در سالهای اخیر زبان نیلی از زبان فنی و صرفاً اقتصادی، به زبان رویکردهای اقتصاد سیاسی و نهادی نزدیک شده است. مقایسه مصاحبهها و نیز مقالاتی که نیلی در سالهای اخیر بهتنهایی یا مشترک منتشر کرده است، با مقالات او در دهههای پیش از آن، بهخوبی تصویری از این تحول را به نمایش میگذارد. روشن است که این سه دهه، پرچالشترین دوران در محیط سیاستگذاری کشور بوده است و از هیچ اقتصاددانی پذیرفته نیست که در مواجهه با تلاطمات بزرگمقیاس در عرصه حکمرانی، زبانی بدون تغییر داشته باشد.
در واقع مسعود نیلی را باید اندیشمند و سیاستگذار مهم «رشدباورِ» اقتصاد ایران دانست که تأکید محوریاش بر «رشد» اقتصادی است. او همه تحولات را از دریچه تغییرات رشد اقتصادی، توصیه و تحلیل میکند. دستکم میشود گفت از نظر او، «رشد اقتصادی» مهمترین متغیری است که همه (از اندیشمندان تا سیاستگذاران) باید بر آن متمرکز شوند و متغیرها و تحولات دیگر، تنها پس از تحقق رشد، قابل اعتنا خواهند بود.
قدرت تعامل او با سیاستمدارن بسیار زیاد است و مهارت مناسبی در سادهسازی و ارائه تصویرهای قابلفهم از مفاهیم مهمی دارد که ممکن است برای سیاستمداران ارشد جمهوری اسلامی، دشواریاب بوده باشد.
ممکن است در حوزه فهم و تحلیل معضلات اقتصاد ایران با دکتر نیلی اختلافنظرهای جدی داشته باشیم، اما انصاف آن است که او را از بعد اخلاقی، انسانی صبور در شنیدن و منصف در اظهارنظر بدانیم و تاکنون ندیدهام که او در اظهارنظرها و نقدها حتی در مورد مخالفان تندِ فکری خود، از جاده ادب منحرف شده و یا نابردباری کرده باشد و برای یک اندیشمند، البته این ویژگی، ضروری و ارزشمند است.
این روایت نیز البته انعکاسدهنده دیدگاههای «نیلی آکادمیک» برای توسعه ایران است و نه نیلی تکنوکرات. گرچه نیلی آکادمیک، اکنون در محاصره تجربیات ارزشمند نیلی تکنوکرات قرار دارد و دیگر جداسازی این دو نیلی از یکدیگر امکانپذیر نیست.
بسیار امیدوارم اکنون که دکتر مسعود نیلی ظاهراً بدون میل خود از اشتغال دانشگاهی بازنشسته، و از مسئولیتهای حوزه بوروکراسی نیز کاملاً معاف شده است، آن انبان دانش و آن کولهبار تجربه پرهزینه و ارزشمند را که در چهار دهه گذشته کسب کرده است، به خانه نبرد، و همچون انبوه سیاستگذاران و دیگر مستأجران کارخانه بوروکراسی ایرانی، این سرمایهها را به دست تاراج زمانه و بوته فراموشی و غارت ناامیدی و دلمردگی نسپارد، برای خدمت به نسلهای آینده و در جهت خلق الگویی خلاقانه برای انباشت دانش ضمنی نخبگان ایرانی، مأموریت سترگ تازهای برای خودش تعریف کند و همه آنچه را که آموخته و تجربه کرده و اندیشیده است، تدوین و مستندسازی کند و حتی بستههای محتوایی ویژهای برای جوامع هدف متفاوت (نظیر سیاستگذاران، دانشگاهیان، کارشناسان و رهبران سیاسی) تولید و منتشر کند؛ چرا که معتقدم مهارت ثبت و مستندسازی و انباشت دانش ضمنی توسط نخبگان سیاسی، علمی و تجربیِ جامعه، یکی از ابزارهای مهم اجتماعی و فرهنگی برای کمهزینهتر ساختن گذار به توسعه است.
دیدگاهتان را بنویسید