آخرین مطالب

بازگشت به آخرین مطالب

دل بردن یا زهره ترکاندن؟

(مروری بر جایگاه ایران در شاخصهای جهانی توسعه و پیشرفت)

نویسنده: دکتر نعمت الله اکبری
استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان و عضو کمیته علمی پویش فکری توسعه

بانک جهانی در تاریخ ۲۰ ژانویه ۲۰۲۱ – به سبب تردید در گزارشهای سهولت کسب وکار مرتبط با سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۲۰ – از گروه مطالعاتی مستقلی درخواست کرد تا شرایط داخلی بانک جهانی را از نظر تغییرات ابهام برانگیز در اطلاعات مربوط به کشورهای چین، عربستان، امارات متحده عربی و آذربایجان بررسی کنند تا معلوم شود چه کسانی در بانک جهانی مسئولیت هدایت داده ها را داشته اند و چه عواملی رتبۀ کشورهای یاد شده را به صورتی غیر قابل باور، بهبود بخشیده است. در نتیجه بانک جهانی با توجه به دست کاری صورت گرفته در رتبه کشورهای مذکور دو گزارش سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۲۰ مربوط به سهولت انجام کسب و کار را از سایت خود حذف کرد. چرا این چند کشور تلاش کرده اند تا در گزارشهای سهولت کسب و کار سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۲۰ دخالت کنند و رتبه کشورهای خود را ارتقا ببخشند؟ پاسخ این سؤال را باید در این واقعیت جستجو کرد که طی دهه های گذشته کشورهای جهان بر اساس شاخص های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و امنیت – دفاعی توسط نهادهای بین المللی مورد ارزیابی قرار گرفته و رتبه بندی می­شوند و نتیجه آن هر سال منتشر می شود و در معرض دید همگان قرار می­گیرد. جایگاه هر کشور در شاخص های مختلف در کنار سایر ملاحظات سیاسی و اقتصادی به نهادهای دولتی و خصوصی، به دیگر کشورها علامت می دهد که ارتباطات تجاری، اقتصادی، سیاسی خود را با کشورهای مورد نظر خود به چه میزان و چگونه تنظیم کنند.

اخیرا رئیس جمهور محترم – در جلسه شورای اداری استان بوشهر- گفته است: «بیشترین موفقیت را در صنایع نظامی داشته ایم. از ما می پرسند چرا شما موشک می­سازید ولی در صنعت خودرو سازی مشکل دارید؟» در اینجا رئیس جمهور به این پرسش چنین پاسخ داده که: «این سؤال جوابش مشخص است: چون ما تکنولوژی صنعت موشک سازی را سرازیر نکردیم در صنعت خودرو سازی».

این مشکل و نظیر این سؤال در بخش های مختلف اقتصادی و اجتماعی نیز مطرح است:

  • چرا در فضای کسب و کارمشکل داریم؟
  • چرا در شاخص کامیابی در انتهای جدول هستیم؟
  • چرا در درآمد سرانه رو به افول هستیم و از کشورهای حوزه چشم انداز[۱] عقب مانده ایم؟
  • چرا در رتبه تورم یکی از ده کشور اول دنیا هستیم.؟
  • چرا نرخ بیکاری در کشور ما دو رقمی است؟
  • چرا سهم بهره وری در رشد اقتصادی کشور ما طی چهار دهه گذشته صفر بوده است؟
  • چرا نرخ سرمایه گذاری خالص، طی دهه های گذشته صفر یا منفی بوده است؟
  • و اما چرا در توان نظامی در سالهای اخیر بر اساس گزارش موسسه گلوبال فایر پاور رتبه دهم دنیا هستیم؟

پاسخ این پرسشها را رئیس جمهور محترم تلویحا بیان کرده است: چون ما توان و انرژی خود را صرف توانمندسازی دفاعی و نظامی کرده ایم!

حال بیایید به مهمترین نماگرها از شاخصهای اقتصادی، اجتماعی، و دفاعی-امنیتی (بر اساس داده های نهادهای بین المللی) توجه کنیم و بررسی تطبیقی بین ایران و سایر کشورها انجام بدهیم.

  • در گروه شاخص های اقتصادی به نماگرهایی چون: رشد اقتصادی، تورم، بیکاری، بهره وری، درآمد سرانه، سرمایه گذاری مستقیم خارجی، فضای کسب و کار، و شاخص جهانی رقابت پذیری.
  • در گروه شاخص های اجتماعی، به نماگرهای توسعه انسانی، نماگر کامیابی لگاتوم، و حکمرانی خوب.
  • و در گروه شاخص های دفاعی –امنیتی به شاخص قدرت نظامی خواهیم پرداخت.

 

۱- بر اساس مقایسه تطبیقی در گروه شاخص اقتصادی، رشد اقتصادی ایران طی چهار دهه گذشته (۱۹۷۹تا ۲۰۱۹) هیچگاه به نرخ مورد نظر در برنامه های پنچ ساله نرسیده است و در مقایسه با کشورهایی مانند چین، هند، کره جنوبی، تایوان، مالزی و ترکیه فاصله قابل ملاحظه ای داشته است.

۲- به لحاظ وضعیت تورم در ایران طی چهار دهه گذشته اقتصاد ایران یکی از ده کشور دارای تورم بالا و دو رقمی بوده است، در حالی که طی چهار دهه گذشته نرخ تورم در اروپای غربی و امریکای شمالی حدود دو درصد، در کشورهای نوظهور کمتر از ۸ درصد بوده است، در حالی که در ایران (بجز برخی سالها) طی چهار دهه گذشته تورم دو رقمی و حتی در برخی سال ها تا۴۰ و ۵۰ درصد را شاهد بوده ایم.

۳- نرخ بیکاری نماگر دیگری است که وضعیت اقتصادی یک کشور را بخوبی نشان می­دهد. طی چهار دهه گذشته تمامی برنامه های پنچ ساله در پی تحقق نرخ بیکاری تک رقمی بوده اند، اما آمارها نشان دهنده نرخ بیکاری دو رقمی است و اقتصاد ایران بندرت نرخ بیکاری تک رقمی را تجربه کرده است.

۴- بهره وری یکی از ضرورتی ترین معیارهای رشد اقتصادی پایدار – در عرصۀ بین المللی – است. طی سه دهه گذشته شاهد بوده ­ایم که کشورهایی مانند ژاپن، کره جنوبی، مالزی، سنگاپور با دستیابی به رشد اقتصادی چشمگیر – آن هم از محل رشد بهره وری و نه از محل سرمایه گذاری های جدید – گام های بلندی در جهت رشد و توسعۀ پایدار برداشته اند. متأسفانه باید اذعان داشت میانگین سهم بهره وری در رشد اقتصادی ایران – طی چهار دهه گذشته – تقریبا صفر بوده است.

۵- از دیگر نماگرهای های اقتصادی، درآمد سرانۀ هر کشور است. گرچه درآمدهای نفتی باعث شده که درآمد سرانۀ ایران در مقایسه با کشورهای پر جمعیت چین و هند بیشتر باشد، اما طی سال های اخیر این فاصله با این کشورها کاهش یابد. مسیر کنونی اقتصاد ایران گرایش به سمت کشورهایی با درآمد سرانه متوسط رو به پایین دارد. (درآمد سرانه بین ۱۰۲۶ تا ۴۰۳۵ دلار).

۶- سرمایه گذاری مستقیم خارجی از دیگر شاخص های مهم اقتصادی است.طی یک دهه گذشته میزان جذب سرمایه گذاری خارجی کشورهای حوزۀ چشم انداز مانند ترکیه و عربستان بیش از ۵ برابر ایران بوده و با اقتصادهای نوظهور مانند چین و هند و کره جنوبی قابل مقایسه نیست. (میانگین جذب سالیانه چین طی یک دهه گذشته ۲۰۰ میلیارد دلار بوده است).

۷- شاخص فضای کسب و کار را نیز میتوان از جمله شاخص های اقتصادی قلمداد نمود هر چند این شاخص را در دسته شاخص های اجتماعی نیز قرار می­دهند. بانک جهانی در سال ۲۰۲۰ در تازه ترین گزارش خود شاخص سهولت کسب و کار را منتشر کرده است. ایران بر اساس این گزارش در بین ۱۹۰ کشور دارای رتبه ۱۲۷ است و در بین کشورهای حوزه چشم انداز پایین تر از کشورهای امارات، اردن، بحرین، ترکیه و عربستان قرار دارد.

۸- مؤسسه لگاتوم هر ساله برای ارزیابی و مقایسه رفاه کشورها، اقدام به تنظیم شاخصی ترکیبی (مشتمل بر نماگرهای ثروت، رشد اقتصادی، کیفیت زندگی، شاخص کامیابی) بنام شاخص کامیابی لگاتوم می کند. براساس این شاخص، در سال ۲۰۲۰، رتبۀ ایران در بین ۱۶۷ کشور دنیا ۱۲۰ است و بسیاری از کشورهای حوزه چشم انداز ۱۴۰۴ از جمله ترکیه، عربستان،کویت، امارات و گرجستان و… رتبه ای بهتر از ایران دارند.

۹- از دیگر شاخص های اجتماعی باید به شاخص توسعه انسانی اشاره کرد. کشورهای دنیا بر اساس این شاخص به چهار دسته تقسیم می­شوند.گر چه ایران در حال حاضر در بین ۱۸۹ کشور دارای رتبه ۷۰ است و اگرچه از نظر توسعه انسانی رتبه خوبی دارد، ولی در بین کشورهای حوزه چشم انداز پایین­تر از گرجستان، کویت و عربستان، ترکیه و امارات قرار گرفته است!

۱۰- شاخص حکمرانی خوب را بانک جهانی از سال ۱۹۹۶ به عنوان یک شاخص اجتماعی محاسبه و منتشر می کند. این شاخص دارای شش نماگر و شش بعد مختلف مانند: اثر بخشی دولت، کنترل فساد، حق اظهار نظر، ثبات سیاسی، کیفیت مقررات و حاکمیت قانون است. براساس آمارهای منتشر شده در سال ۲۰۱۸ کشور ایران در اکثر نماگرهای شش گانه در بین ۲۰۰ کشور، از رتبۀ ۱۵۰ به بعد قرار می گیرد و در بین ۲۴ کشور حوزه چشم انداز، ایران پایین تر از رتبه پانزدهم قرار دارد؛ یعنی جزء ده کشورآخر حوزه چشم انداز است.

۱۱- شاخص دفاعی- امنیتی در عرصه بین المللی یکی از شاخص ارزیابی کشورها است. مؤسسه گلوبال فایر پاور با ارائۀ نماگر قدرت سعی کرده است توان نظامی کشورها را رتبه بندی کند. این مؤسسه از سال ۲۰۰۶ با ارایه شاخص PI توان نظامی ۱۳۷ کشور را رتبه بندی کرده است. بر اساس گزارش این موسسه طی سالهای اخیر توان نظامی ایران در بین ۱۳۷ کشور دنیا به رتبه دهم رسیده است؛ یعنی ایران جزء ده کشور اول جهان از نظر شاخص نظامی ودفاعی قراردارد.

بدین ترتیب، مقایسه تطبیقی ایران بر اساس شاخص های یاد شده، نشان میدهد که هم اکنون ایران در هیچ شاخص اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی رتبه ای بهتر از رتبه ۷۰ در بین کشورهای دنیا ندارد ؛ اما تنها در شاخص نظامی- دفاعی جزء ده کشور برتر دنیا قرار دارد!

با این توضیحات در پاسخ به پرسشهایی که در آغاز سخن مطرح کردیم، بر اساس استدلال رئیس جمهور محترم، باید گفت: ما در اکثر شاخص های توسعه و پیشرفت رتبۀ خوبی نداریم چرا که عمدۀ توان و انرژی خود را در امور دفاعی و نظامی صرف کرده ایم نه در ساختن خودرو و بهبود فضای کسب و کار و کامیابی و رقابت پذیری جهانی و…؟!

حال تصور کنید اگر ایران به جای اینکه در قدرت دفاعی و نظامی جزء ده کشور اول دنیا باشد، در شاخص فضای کسب و کار جزء ده کشور اول دنیا بود ، یا در شاخص رقابت پذیری جهانی و یا نرخ سرمایه گذاری خارجی یا نرخ بهره وری جزء ده کشور اول دنیا بود و یا دست کم در میان کشورهای حوزه چشم انداز رتبه اول را دارا بود، آیا تحریم اقتصادی و تجاری ایران به سادگی امکانپذیر بود؟ آیا کشورهای دنیا به سادگی از معامله و رابطه تجاری و اقتصادی با ایران چشم پوشی می­کردند؟ آیا کشورهای همسایه از بازپرداخت بدهی های خود شانه خالی می کردند و پیشنهاد تهاتر را مطرح می­کردند؟ آیا دشمن استراتژیک چهل سالۀ ما می­توانست با ترساندن کشورهای منطقۀ خاور میانه از قدرت و موقعیت نظامی و دفاعی ما تفرقه انگیزی کند و کشورهای صادر کنندۀ نفت را گستاخانه سرکیسه کند؟

راستی ما در روابط خود با جهان و منطقۀ به دنبال جذب و روابط مسالمت آمیز و زمینه سازی برای پیشرفت کشور هستیم یا به دنبال خلق قدرت مبتنی بر رعب و نگرانی؟ جاذبه و دافعه را با هم داریم یا یکسره به دفاع و دافعه می اندیشیم؟ آیا حاصل رویکردهای اقتصادی و سیاسی چهل سالۀ ما در جهان امروز، دل بردن است یا زهره ترکاندن؟!

 

[۱]  بر اساس سند بیست ساله و چشم انداز آن، جمهوری اسلامی ایران قصد دارد در ۱۴۰۴ به جایگاه اول علمی و اقتصادی کشورهای حوزه چشم انداز دست یابد، کشورهای حوزه چشم انداز عبارتند از: اردن، عراق، ارمنستان، گرجستان، سودان، ازبکستان، سوریه، یمن، قرقیزستان، پاکستان، تاجیکستان، لبنان، ترکیه، آذربایجان، ترکمنستان، قزاقستان پاکستان، عربستان سعودی، بحرین، قطر، امارات، کویت و عمان

اشتراک گذاری پست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بازگشت به آخرین مطالب