آخرین مطالب

کرونای ایرانی

کرونای ایرانی

یادداشتی از «هسته‌های فکری»
هسته‌های فکری به عنوان یکی از زیربخش‌های پویش فکری توسعه، مکانی برای هم‌اندیشی و تبادل‌نظر بین‌رشته‌ای پیرامون موضوعات روز توسعه ایران و جهان است که محصولات آن در قالب تالیف و ترجمه منتشر می‌شود.
تماس با هسته فکری از طریق: motaleat@pooyeshfekri.com



کرونا با کاسه صبر جامعه ایرانی چه کرد؟!

نویسندگان:
مرتضی درخشان
الهـه شعـبانی


اگرچه کرونا به‌عنوان یک عامل بیرونی بر کشورهایی که تحت تأثیر آن قرار گرفتند تحمیل شد، اما درک این مسئله، چگونگی واکنش به آن، و مدیریت پیامدهای آن یک امر کاملاً داخلی است که تحلیل آن بدون در نظر گرفتن بستر و بافت پیشینی جامعه میسر نیست. ایران را در نظر بگیرید. رشد منفی اقتصاد در سال جاری، کاهش شدید درآمدهای نفتی، بحران‌های طبیعی و زیست‌محیطی، بحران‌های اجتماعی، افزایش نارضایتی مردم، تشدید بی‌اعتمادی بین مردم و حاکمیت، عدم توانمندی حکومت در مدیریت بحران‌های طبیعی و غیر‌طبیعی، فاجعه‌های انسانی، تشدید تحریم‌ها، ورود ایران به لیست سیاه FATF، و روند نزولی ارزش پول ملی نمونه مسائلی هستند که در سال جاری گریبان‌گیر مردم و دولت شدند. در‌حالی‌که جامعه نفس‌های آخر خود را در این سال پر هیاهو می‌کشید و از این بابت احساس خرسندی می‌کرد که حداقل از کرونا در امان مانده و می‌تواند سال نو را کج‌دار و مریز جشن بگیرد، ناگهان با سیل اخبار قربانیان کرونای ایرانی مواجه شد، و گویا کرونا تیر آخری بود بر باقی‌ماندهٔ امید اجتماعی.
از کرونای ایرانی سخن می‌گوییم، چون کرونا به هر‌جا ورود پیدا کرد به‌شکل همانجا شد. نوع ورود کرونا به ایران، نوع اطلاع‌رسانی، نوع هشدارها و توصیه‌ها، راه‌حل‌ها و تحلیل‌هایی که از سوی مواضع قدرت منتشر شد(صاحبان علم و عالمان دین)، مواجههٔ شهروندان با بیماری، واکنش نهادهای آموزشی و فرهنگی، امکانات درمان، نوع پیشگیری و یا چگونگی انتشار این بیماری به نقاط دیگر، بدون تردید منحصر به جامعه ایران است؛ همان‌طور که کل این فرآیند در دیگر کشورها هم نسخهٔ متفاوتی داشته است. درک کرونا، مواجهه با آن و مدیریت آن در هر کشوری محصول یک انباشت است. انباشتی از خرد جمعی، امکانات پزشکی، آمادگی حاکمیت برای رویارویی با بحران، و رابطهٔ حاکمیت با مردم. گویا کرونا به‌مثابه یک پدیدهٔ زیست‌محیطی چالشی شد برای اینکه کشورها ثابت کنند در کارزار توسعه چند مرده حلاجند!

 

کرونا به‌مثابه یک پدیدهٔ زیست‌محیطی چالشی شد برای اینکه کشورها ثابت کنند در کارزار توسعه چند مرده حلاجند!

کرونا در چین عاملی شد برای نشان‌دادن اینکه چگونه یک دولت اتوکرات می‌تواند از قدرت همه‌جانبهٔ خود در مقابل مردم استفاده کند و در طول ده روز یک بیمارستان احداث کند. کرونا در تایلند نشان داد که چگونه یک کشور توریست‌پذیر می‌تواند در عین مقابله با ویروس، صنعت توریسم خود را حفظ کند.کرونا در عربستان خبر از عقلانیت حاکمیتی داد که حاضر شد برای کنترل این بیماری از دومین منبع درآمد ملی خود صرف‌نظر کند. بدون تردید کرونا در ایران نیز کارکردهایی داشته است و حقایقی را اثبات کرده است.کرونا در ایران ثابت کرد که دولت به امراض مسری نیز مانند بقیه مسائل با دید مدیریت حذفی و ضربتی نگاه می‌کند. کرونا در ایران ثابت کرد جامعه ایرانی از هر فرصتی برای خندیدن و خندانیدن استفاده می‌کند. کرونا در ایران ثابت کرد که دین همچنان فاکتور مهمی در نظام سیاسی و جامعه ایرانی است.


توضیح تصویر: یکی شهروند کشوری توسعه یافته است که دستاویزهای او برای دستیابی به رضایت متعدد است و اگر یکی از آنها از بین روند اختلال و استرس چندانی ایجاد نمی کند و به راحتی قابل مدیریت است. اما دومی شهروندی است که تنها دستاویز او برای دستیابی به رضایت، جشن و هیجانات نوروز بوده که الان تهدید شده است و استرس و اختلال زیادی برایش ایجاد شده است.
تصویرساز: فاطمه درخشان

کرونا هم علت است و هم معلول. آنجا که از نحوهٔ مواجهه و مدیریت صحبت می‌کنیم کرونا معلول است و آنجا که از تأثیر کرونا بر وضعیت سلامت افراد و اقتصاد ملی سخن می‌گوییم کرونا تبدیل به علت می‌شود. موسسهٔ پیش‌بینی اقتصادی آکسفورد اعلام کرده‌است که شیوع کرونا در قالب یک شوک کوتاه‌مدت، افزون بر چین، اقتصاد اروپا و آمریکا را تحت تأثیر قرار خواهد داد و حدود ۱/۱ هزار میلیارد دلار خسارت به اقتصاد جهان وارد خواهد کرد. این مؤسسه، خسارت‌ها را ناشی از زنجیره‌ای از رخدادهای اقتصادی از جمله کاهش تولید، سرمایه‌گذاری، تجارت، سفر و تخریب موقتی زنجیرهٔ توزیع کالا در جهان می‌داند.

 

تأثیر‌گذاری مشکلات در کشورهای مختلف،متفاوت است. به‌عنوان مثال اگر در یک کشور صدها جاده برای عبور و مرور وجود داشته باشد، در صورتی که یکی از این جاده‌ها به دلیل تصادف و یا ریزش کوه مسدود شود، اختلال چندانی در عبور و مرور ایجاد نمی‌کند، چرا که دستاویز‌های دیگری برای رفع نیاز وجود دارد. اما مسدود‌شدن همین جاده در کشوری که تنها یک مسیر برای تردد دارد، تفاوت بسیار زیادی در رضایت و رفاه مردم ایجاد می‌کند.

در ایران، تجارت کالا با کشورهای همسایه در این مدت به دلیل بسته‌شدن مرز‌های هوایی و زمینی کاهش خواهد یافت. هر‌چند صادرات غیر‌نفتی ایران سهم عمده‌ای در اقتصاد ندارد، اما عدم امکان واردات نیز علاوه بر کاهش تجارت، صنایع داخلی را نیز در تأمین موارد اولیه خود با مشکل مواجه می‌کند. عمده‌ترین سهم واردات ایران از چین و امارات بوده که روابط تجاری با هر دو قطع شده است. نکته جالب توجه این است که ایران اغلب موارد از طریق همین دو کشور تحریم‌های آمریکا را دور می‌زد، که در شرایط فعلی بسته‌شدن راه‌های دور‌زدن تحریم‌ها نیز می‌تواند گلوگاه‌های صنعتی را ببندد. بسته‌شدن مرزهای عراق و افغانستان در روزهای اخیر نیز باعث می‌شود ورود ارز با مشکل بیشتر روبرو شود و تنظیم بازار منحرف شود.
از آنجا که این ویروس در آستانهٔ تعطیلات نوروز، همه‌گیر شده است، بدون شک از حجم مسافرت‌های داخلی و خارجی می‌کاهد و فعالیت آژانس‌های گردشگری و تمامی فعالان صنعت توریسم را تحت تأثیر قرار می‌دهد. رستوران‌ها، ‌ورزشگاه‌ها، سالن‌های سینما و تئاتر، مراکز خرید، سالن‌های زیبایی، هتل‌ها، حمل‌ونقل، قهوه‌خانه‌ها همه و همه با اثرپذیری از کرونا با رکود نسبی مواجه می‌شوند. آمار‌های رسمی‌ ثبت‌شده در ایران نشان می‌دهد مجموعه این مشاغل، مبلغی حدود ۲۴‌ هزار میلیارد تومان در اقتصاد نقش دارند که با مهار‌نشدن ویروس کرونا، دچار کسادی بازار می‌شوند.

توضیح تصویر: انباشت بحران را نشان میدهد؛ بحران اول ممکن است قابل مدیریت باشد، دومی هم شاید و …، ولی همین که تعداد مشکلات و بحران های انباشت شده زیاد شده، مدیریت آنها غیر ممکن خواهد بود و الان کرونا در وضعیت انباشت بحران است و قابل مدیریت نیست.

در نهایت آنچه امروز فراتر از همه این آمارهای اقتصادی، جامعه ایرانی را نگران می‌کند، کاهش بهره‌وری درآمدها در ایجاد رضایت و شادی است. همان‌گونه که گفته شد تأثیر‌گذاری مشکلات در کشورهای مختلف، متفاوت است. به‌عنوان مثال اگر در یک کشور صدها جاده برای عبور و مرور وجود داشته باشد، در صورتی که یکی از این جاده‌ها به دلیل تصادف و یا ریزش کوه مسدود شود، اختلال چندانی در عبور و مرور ایجاد نمی‌کند، چرا که دستاویز‌های دیگری برای رفع نیاز وجود دارد. اما مسدود‌شدن همین جاده در کشوری که تنها یک مسیر برای تردد دارد، تفاوت بسیار زیادی در رضایت و رفاه مردم ایجاد می‌کند. هرچند ابعاد مسئله دقیقاً همان است که در کشور دیگر رخ داده، اما تأثیرگذاری آن بر رفاه و رضایت مردم بسیار بیشتر بوده است. در بستری که کشورمان انباشتی از بحران‌های طبیعی، مدیریتی، اقتصادی و اجتماعی را در خود ذخیره دارد، و گویا سلامتی و هیجان سال نو آخرین جاده برای دستیابی به رضایت و فراموش‌کردن موقتِ انباشت بحران‌ها محسوب می‌شد؛ شیوع کرونا آخرین دلخوشی را هم از مردم گرفت. به عبارت دیگر، کرونا جاده آخر رسیدن به رضایت را مسدود کرد.

تنها وجود سابقه همدلی و اعتماد میان مردم و نهادهای خبری دولتی می‌تواند اعتبار منابع خبری دولتی را تضمین کند. در صورتعدم وجود چنین اعتمادی، منبع اطلاعات مردم کانال‌هایی می‌شوند که اتفاقاً بیشترین تضاد را با اطلاعات منتشر‌شدهٔ دولتی دارند. درواقع، در این حالت معیار اعتبار رسانه‌های خبری، میزان ضدیت آنها با منابع خبری دولتی خواهد بود.

در این میان، آشفتگی اطلاعاتی عامل دیگری است که به این عدم رضایت دامن زده‌ است. در دنیای جدید، اطلاعات در زمینه بحران‌های ملی مثل بیماری‌های فراگیر، یک کالای عمومی است. چرا که نوع اطلاعات بر انتظارات مردم و شکل‌گیری رفتارهای جمعی و احساس امنیت تأثیر می‌گذارد و قابلیت استثنا‌کردن هم وجود ندارد. تولید بهینهٔ این اطلاعات از این جهت حائز اهمیت است که از یک سو از دامن‌زدن به هراس عمومی و از بین‌رفتن آرامش عمومی پیشگیری می‌کند و از سوی دیگر رفتارهای احتیاطی در بین مردم ایجاد می‌کند. محاسبه و تولید حد بهینه این اطلاعات بسیار مهم و ضروری است. بی‌تردید اعتبار منبع اطلاعات، شرط لازم پذیرش آن توسط مردم است. تنها وجود سابقه همدلی و اعتماد میان مردم و نهادهای خبری دولتی می‌تواند اعتبار منابع خبری دولتی را تضمین کند. در صورت عدم وجود چنین اعتمادی، منبع اطلاعات مردم کانال‌هایی می‌شوند که اتفاقاً بیشترین تضاد را با اطلاعات منتشر‌شدهٔ دولتی دارند. در واقع، در این حالت معیار اعتبار رسانه‌های خبری، میزان ضدیت آنها با منابع خبری دولتی خواهد بود. این امر آشفتگی اطلاعاتی و در نتیجهٔ سردرگمی رفتاری در مردم ایجاد می‌کند که نابود‌کنندهٔ رضایت عمومی است. قاعدتاً اعتماد مردم به نهادهای خبری دولتی امری نیست که یک‌شبه ایجاد شود بلکه خود، ماحصل ارتباط میان دولت و مردم و همدلی دولت با مردم در گذر زمان، به‌ویژه در بزنگاه‌های تاریخی و بحرانی است که در نهایت تبدیل به انباشتی از تجربه اعتماد یا بی‌اعتمادی می‌شود.



اشتراک گذاری پست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *