سالهای دولت شکننده، ملت شکنندهتر
آنچه در ادامه میخوانید برگرفته از اولین گزارش توسعه ملی ایران است که در ۱۶ اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۰ همزمان با “روز ملی توسعه” منتشر خواهد شد:
سالهای دولت شکننده، ملت شکنندهتر
دومین سال متوالی خروج ایران از ریل پیشرفت
نویسنده: تیم علمی واحد رصدخانه توسعه
اول- سال ۱۳۹۹ در حالی خاتمه مییابد که دولت حسن روحانی نیز نفسهای آخر خود را میکشد. مرور کارنامه توسعه ایران در سالهای اخیر معادل مروری بر عملکرد حسن روحانی در این سالهاست. طبق گزارشهای جهانی از نماگرهای توسعه در ایران، هیچ دولتی به اندازه دولت دوم حسن روحانی در تاریخ انقلاب اسلامی شکنندگی و آسیبپذیری را تجربه نکردهاست. این دولت ازجهت اعتراضات سیاسی، رویگردانی اقشار حامی، اختلافات و چند دستگیهای سیاسی درون طیفی و بین طیفی، فشارهای اقتصادی، همهگیری کووید ۱۹، رواج شبکههای اجتماعی به مثابه رسانههای آزاد و فشار از سوی مردمی که از همیشه آگاهتر شدهاند، خطر استیضاح، تهدیدات خارجی، نزول شدید ارزش پول ملی، کاهش شدید قیمت نفت، افزایش شدید نرخ تورم،و افتوخیزهای بازار بورس تحت فشار بودهاست که خود در برخی از آنها سهم داشته و در برخی دیگر کمتر نقش داشتهاست.
دوم- اما این تنها دولت نبوده که از ناامنی سیاسی و اقتصادی رنج بردهاست. ملت ایران بیش از همیشه از عدم اطمینان، پیشبینیناپذیری آینده و ناامیدی اجتماعی رنج میبرد. در حالیکه اقتصاد و دولت ایران انزوای جهانی را تجربه کردهاست، مردم ایران بیش از همیشه از صحنه کسب و کار متواری شدهاند و کنشگری اقتصادی به حاشیه رانده شدهاست. به عبارت دیگر، کنشگری اقتصادی هم به کنشگری سیاسی و اجتماعی پیوستهاست!
سوم- یافتههای ما از تحلیل ۱۳ کلان شاخص توسعه، ۱۲۴ زیرشاخص و ۷۳۴ نماگر توسعه نشان میدهند حوزههای سیاسی و اقتصادی به ترتیب از ناسیاستگذاری یا سیاستگذاری معیوب رنج میبرند. در حوزه اجتماعی در حالیکه به لحاظ ایمنی و امنیت اجتماعی وضعیت بدی نداریم، در سرمایه اجتماعی و برابری اقلیتهای اجتماعی رکورد بدی زدهایم. در حوزه محیط زیست از نظر آماری در مقایسه با دیگر کشورها نه خوب عمل کرده و نه بد عمل کردهایم و در حوزه توانمندی فردی دو شقه شدهایم! به این صورت که در نماگرهای طول عمر و سلامتی، آموزش ابتدایی و پیشرفته، و دسترسی به برخی نیازهای ضروری نظیر سرپناه، و زیرساختهای آب و برق نزدیک به عملکرد فتح کنندگان آخرین پله نردبان توسعه عمل کردهایم، اما در حوزه حقوق فردی و آزادیهای فردی تا سر حد پله اول سقوط کردهایم! شاخص توسعه انسانی تنها شاخصی بوده که در ۴۰ سال اخیر روندی نسبتا یکنواخت و مثبت را طی کرده است. بهتر شدن وضعیت ایران در این شاخص و بدتر شدن آن در شاخصهای دیگر زنگ خطری ست که نباید به سادگی از آن گذشت. این شاخص در برگیرنده مجموعه نمره درآمد سرانه، آموزش(تعداد سالهای تحصیل) و طول عمر بوده است. ماحصل این وضعیت جمعیتی است که زیاد عمر میکند، درس هم زیاد میخواند اما زندگی نمیکند. چون در دیگر حوزههای زیست فردی و اجتماعی نظیر حقوق فردی، حقوق مالکیت، آزادیهای سیاسی،و شرایط کسب و کار حمایت نمیشود؛ نهاد سیاسی و اقتصادی دست در دست هم علیه کنشگری متحد شدهاند.
چهارم- بیایید مروری بر تغییرات جایگاه ایران در شاخص های جهانی توسعه در سال گذشته داشتهباشیم. این مقایسهها نه تنها ایران را با خودش مقایسه میکند بلکه ایران را در بستر جهانی و در میان بقیه کشورها هم ارزیابی میکند. طبق شاخصهای جهانی: ایران با وجود رشد در توسعه انسانی، ۵ رتبه سقوط را تجربهکردهاست و از رتبه ۶۵ به ۷۰ تنزل داشته است. در شاخص نوآوری نیز با توجه به کاهش ۱۰ درصدی در نمره، ۶ رتبه بدتر شده است. در حقوق مالکیت ۶ رتبه، در کامیابی یک رتبه و در شکنندگی دولت ۸ رتبه سقوط کردهاست. در صلح، شادی، و شدت انرژی تغییر ویژهای نداشتهاست. در شاخص سهولت کسب و کار ایران از رتبه ۱۰۳ به رتبه ۱۲۷ سقوط کرده، و در پیشرفت اجتماعی نیز از ۸۶ به ۹۳ تنزل رتبه داشتهاست. در این دو شاخص بخشی از این سقوط در رتبه به خاطر افزایش تعداد کشورهای مورد محاسبه در سال اخیر بودهاست. در رقابت پذیری اما ایران ۴ رتبه صعود را تجربه کردهاست.
پنجم- مجموع نمرات ایران در نماگرهای توسعه نشان میدهد ما دوسال است که از ریل حرکت رو به جلو خارج شدهایم و روند نزولی را در پیش گرفتهایم. هرچند از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۸ حرکت ما در مسیر توسعه (در مجموع و نه در تک تک شاخصها) کند بوده، اما این روند رو به جلو بوده است. با این حال ما در طول این سالها به دلیل کند بودن حرکت و ناموزون بودن پیشرفت، از بقیه کشورهای رقیب عقب افتادهایم، اما در مقایسه با خودمان رو به جلو بودهایم. اما نکته بسیار مهم این است که در طول دو سال گذشته یعنی ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ حتی در مقایسه با خودمان نیز رو به جلو و در مسیر توسعه حرکت نکردهایم و از ریل خارج شدهایم. آمار میگوید:سوزنبان خواب است و قطار توسعه به سمت ناکجا آباد سرازیر شده است.
ششم- شاید انتخابات ریاستجمهوری سال آینده این تفاوت را با دورههای قبلی دارد که دیگر اهمیتی ندارد چه کسی رئیس جمهور شود! به نظر میرسد عموم مردم منتظر تحولات نهادی و نه جایگزینی شخصی هستند. آنها دریافتهاند که انتخاب یا انتصاب شخصی جدید مشکلات را حل نمیکند، بلکه برای عبور از بحران نیاز به تغییرات و تحولاتی فراتر از قوه مجریه است. توسعه خواه بودن یک دولت، اگر چه لازم اما کافی نیست و این ساختار سیاسی است که نقش اصلی روا ایفا میکند. باید منتظر بود و دید چنانچه دولت آینده توسعه خواه باشد، آیا شانس سیاستگذاری و اثرگذاری در نهاد سیاسی فراتر از خود را پیدا میکند یا خیر؟ باید منتظر بود و دید آیا قواعد بازی در نهاد سیاسی به نفع باز کردن فضای اقتصادی و گشودن بالهای کنشگران اقتصادی، سیاسی و اجتماعی تغییر خواهد کرد یا نه؟ باید منتظر بود و دید آیا دولت آینده اعتقادی به آمار و نمرات و رتبهبندیهای جهانی دارد یا هنوز سخن گفتن و بهرهگیری از آمار برای بهبود سیاستگذاری در ایران خوشبینانه است؟!
تا ۱۶ اردیبهشتماه ۱۴۰۰ و انتشار گزارش شاخص ملی توسعه با ما باشید تا روند توسعه ایران در دهههای اخیر را با هم رصد کنیم.
دیدگاهتان را بنویسید