گزارش جهانی شکاف جنسیتی
جهان بهسوی برابری، ایران در مسیر معکوس
ترجمه و تدوین: دکتر مرتضی درخشان (پژوهشگر پویش فکری توسعه)
در سال ۲۰۲۲ ما شاهد بحرانهای چند لایه و ترکیبی بودیم که در سراسر جهان وجود داشت” از افزایش هزینههای زندگی، ادامه بقایای دنیاگیری کرونا، تغییرات شدید اقلیم و همچنین نزاعها و مهاجرتهایی با مقیاس بالا از جمله مهمترین موارد بودند. در چنین شرایطی حرکت جهانی بهسوی برابری جنسیتی بهنوعی متوقف شده و یا کند میشود. وقتی رهبران دنیا با شوکهای اقتصادی و سیاسی دستوپنجه نرم میکنند، ریسک عکسشدن روند بهبود برابری جنسیتی نیز وجود دارد. زیرا نهتنها میلیونها زن از فرصتهای اقتصادی خود محروم میشوند، بلکه درگیری در مسائل اقتصادی و سیاسی، تمرکز و توجه را از برابری جنسیتی بهسوی سایر مسائل منحرف میکند و روند جهانی آن از دست میرود.
شاخص جهانی شکاف جنسیتی که توسط مجمع جهانی اقتصاد محاسبه میشود، وضعیت فعلی برابری جنسیتی در سراسر جهان را در چهار بعد اصلی مورد مطالعه قرار میدهد: ۱- مشارکت اقتصادی و فرصتها، ۲- دستیابی به تحصیل و آموزش، ۳- سلامتی و بقا، ۴- توانمندسازی سیاسی. این شاخص را میتوان ماندگارترین شاخص در زمینه برابری جنسیتی دانست که از سال ۲۰۰۶ تا به امروز بهصورت مستمر شکاف بین جنسیتی را مورد بررسی قرار میدهد. امسال ۱۴۶ کشور مورد بررسی قرار گرفته و نمرهای بین صفر تا ۱۰۰ را دریافت کردهاند.
شکاف جنسیتی تا سال ۲۰۲۲ بهطورمیانگین ۶۸.۱ درصد بسته شده است و در صورت تداوم مسیر امسال ۱۳۲ سال طول خواهد کشید تا بهطورکامل برابری جنسیتی حاصل شود. تغییرات امسال کمی از سال گذشته بهتر بوده چرا که تخمین روند سال ۲۰۲۱ برای دستیابی به برابری جنسیتی ۱۳۶ سال بوده است. اما باید توجه داشت که روند تغییرات تا سال ۲۰۲۰ نشان میداد که شکاف جنسیتی کمتر از ۱۰۰ سال دیگر بسته خواهد شد و جهان به برابری جنسیتی دست خواهد یافت. بنابراین روند حرکت بهسوی برابری جنسیتی پس از ۲۰۲۰ بسیار کند شده و دلیل آن هم درگیری جهان در مسائل اقتصادی، سیاسی و بحرانهای روزمره بوده است.
در سال ۲۰۲۲ زیرشاخص سلامتی و بقا بهترین زیرشاخص است که ۹۵.۸ درصد بستهشدن شکاف جنسیتی را نشان میدهد. بعد از آن دستیابی به آموزش ۹۴.۴ درصد، مشارکت اقتصادی و فرصتها ۶۰.۳ درصد و توانمندسازی سیاسی نیز ۲۲ درصد بسته شده است. البته این اعداد میانگین جهانی است و در کشورهای مختلف آمار متفاوتی دارد.
تا به حال هیچ کشوری به برابر کامل جنسیتی دست نیافته است. ایسلند با بستهشدن ۹۰.۸ درصد شکاف جنسیتی در صدر کشورهای جهان قرار گرفته است. فنلاند با ۸۶ درصد در رتبه دوم، نروژ با ۸۴.۵ درصد در رتبه سوم، نیوزیلند با ۸۴.۱ در رتبه چهارم و سوئد با ۸۲.۲ درصد در رتبه پنجم قرار گرفتهاند. کشورهای آفریقایی برتر مانند رواندا و نامیبیا رتبههای ششم و هشتم را دارند و کشور نیکاراگوئه در آمریکای جنوبی هم رتبه هفتم جهانی را دارد. کشور سوئیس در رتبه سیزدهم دنیا و آلمان نیز در رتبه نهم است. این امر نشان میدهد فارغ از اینکه هر کشور در چه سطح درآمدی اقتصادی قرار دارد، میتواند بهسوی برابری جنسیتی حرکت کند.
در طول ۱۶ سال گذشته که این شاخص محاسبه میشود، ۱۰۲ کشور همواره در محاسبات بودهاند. بررسی این ۱۰۲ کشور و روند شانزدهساله آنها نشان میدهد بهطورمیانگین ۱۵۵ سال طول میکشد تا شکاف مربوط به توانمندسازی سیاسی بینجنسیتی بهطورکامل برطرف شود، مشارکت اقتصادی ۱۵۱ سال و دستیابی به آموزش ۲۲ سال طول خواهد کشید و زمان بستهشدن شکاف مربوط به سلامت و بقا روندی نامعلوم را دنبال کرده است و مشخص نیست.
اگر بخواهیم بهصورت منطقهای شاخص شکاف جنسیتی را بررسی کنیم، آمریکای شمالی با میانگین ۷۶.۹ درصد بهترین وضعیت را دارد و اروپا با فاصله نزدیک و با میانگین ۷۶.۶ در رتبه دوم است. پس از آن آمریکای لاتین و حوزه کارائیب قرار دارد که ۷۲.۶ درصد از شکاف جنسیتی را بسته است. آسیای مرکزی و آسیای شرقی بهترتیب بعد از آنها قرار گرفتهاند و آفریقای (جنوب صحرا) در رتبه ششم قرار دارد و در نهایت در دو رتبه پایانی مناطق خاورمیانه و شمال آفریقا و همچنین آسیاسی جنوبی قرار میگیرند که بدترین وضعیت را در برابری جنسیتی دارند.
ایران در سال ۲۰۲۲ در بین ۱۴۶ کشور، رتبه ۱۴۳ را به خود اختصاص داده است و تنها کشورهای افغانستان، پاکستان و کنگو بعد از ایران قرار گرفتهاند. ایران در سال ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۲ روند منفی را در برابری جنسیتی طی کرده و نمره شاخص کشور ما نسبت به سال قبل تنزل داشته است. در سال ۲۰۲۲ و باتوجهبه وقایع اخیر احتمالاً شاهد تغییرات جدی در نمره شاخص ایران خواهیم بود. هرچند به نظر میرسد در چند ماه گذشته امیدها برای تغییر روند منفی ایران در برابری جنسیتی بیشتر شده است و رهبری زنان و همراهی مردان در جنبش مدنی اخیر میتواند به توانمندسازی سیاسی زنان منجر نیز شود. هرچند بیثباتیها و بحرانهای پیچیده اقتصادی و اجتماعی ایران اجازه تمرکز سیاستگذاران بر موضوع برابری جنسیتی را نمیدهد و میتوان گفت عملاً در طول دهههای گذشته دستیابی به برابری جنسیتی جزو ۱۰ اولویت اول مسئولان کشور نبوده است و هرچند نکاتی در جهتگیریهای دورهای مسئولان کشور میتوان دید، اما روند کلی اجرایی بهدلیل پیچیدگی اقتصادی و سیاسی و فضای بینالملل در اولویت نبوده است و همین امر باعث شده تا در سالهای اخیر به موضوعی بحرانی برای ایران در عرصه بینالملل نیز تبدیل شود. اخراج ایران از کمیسیون مقام زن نیز احتمالاً تاثیر بسیار منفی در شاخص شکاف جنسیتی خواهد داشت.
البته باید به این نکته اشاره کرد که ایران در همه زیرشاخصهای مربوط به شکاف جنسیتی به یک میزان ناکارآمد نبوده است. مثلاً در شاخص برابری جنسیتی از منظر دستیابی آموزشی روند مثبتی داشته و به رتبه ۱۰۶ در بین ۱۴۶ کشور دست یافته است. یا بهلحاظ زیرشاخص سلامت و بقا نیز توانسته کمی بالاتر بیاید و به رتبه ۱۱۸ در بین ۱۴۶ کشور برسد. اما در دو زیرشاخص دیگر یعنی توانمندسازی سیاسی و مشارکت اقتصادی و فرصتها وضعیت نامناسبی دارد و در مجموع در جایگاه ۱۴۳ قرار داشته است.
کشورهای مختلف از منظر درآمدی در طبقههای مختلف قرار میگیرند. در طبقه درآمدهای پایین، درآمد سرانه افغانستان و رواندا تقریبا نزدیک به هم است، اما رواندا رتبه ششم جهان و افغانستان رتبه آخر را دارد؛ و یا حتی در همین طبقه درآمدی، کشور پاکستان درآمد سرانه بالاتری نسبت به رواندا دارد، اما در رتبه ۱۴۵ و بالاتر از افغانستان قرار دارد. از کشورهایی با درآمد سرانه بالا کشور ژاپن وضعیت عجیبی دارد و در رتبه ۱۱۷ در بین ۱۴۶ کشور قرار گرفته است که بهنظر اصلاً مناسب نیست. اما در بین کشورهایی با درآمد سرانه بسیار بالا، قطر بدترین وضعیت را دارد. این کشور با اینکه بهلحاظ درآمد سرانه در رتبه چهارم دنیا قرار گرفته است، اما در شاخص شکاف جنسیتی رتبه ۱۳۷ در بین ۱۴۶ کشور را دارد.
در مجموع جهان امروز بهسوی برابری جنسیتی در حرکت است و با وجود روند نوسانی در طول سه سال اخیر که بهدلیل چالشها و بحرانهای جهانی شکل گرفته، اما روند این شاخص مثبت است و کشورها به ضرورت حرکت بهسوی برابری جنسیتی واقف هستند. اگر کشوری در دنیای امروزی همچنان به ضرورت و اهمیت برابری جنسیتی در ایجاد رفاه و رضایت از زندگی نیمی از جمعیت جهان واقف نباشد و با قاطعیت آن را در برنامهها و سیاستهای خود قرار ندهد، از مسیر توسعه جهانی بهشدت عقب خواهد افتاد و با ازدستدادن استعدادهای خود سرعت کمتری در مسیر کلی توسعه نیز خواهد داشت. در نهایت برابری جنسیتی را میتوان بهعنوان بعدی از توسعه دانست که در صورت عقبافتادگی از سایر ابعاد توسعه باعث میشود پایداری مسیر توسعه در خطر قرار گیرد و روزی نیز متوقف شود.
1 دیدگاه
سلام.
برابری جنسیتی خودش یک بنای غلط است و شاخصی نیست که بتواند زن را در جایگاه واقعی خود قرار دهد بلکه این یک واژه ای است برای سنجش تثبیت سیاستهای استکباری و همراه کردن سایرین برای کوررکردن وریا جلوگیری از فهم سقوط آزاد غربی ها.
شما چطور روتون میشه دم از برابری جنسیتی بزنید که در آن، غرب خودش زن رو بیش از پیش زندانی شهوات کرده و طبق آمار نقشه خانواده، در سال ۲۰۳۰ هیچ زنی در آمریکا و اروپا دارای سرپرست دائمی نیست و نیز از هر ۴ زن در آنجا ۱ نفر اولین تجاوز جنسی اش با اعضای اصلی خانواده اش بوده؟ وزارت تنهایی در انگلیس که به گفته ترزامی سوغات مدرنیته هست را کجا پنهان کنیم تا دنیا متوجه سیاست های غرب در مورد زن شود؟
به جای این تحلیل های وارونه به زنان کشور چیزهای خوب یاد بدیم نه اینکه آنها رو در مسیر سراشیبی جنسی که به ضرر آنهاست روانه کنیم.