سیاهنمایی یا واقعگرایی؟ چرا به شاخصها توجه نمیکنیم؟
مرتضی درخشان، پژوهشگر پویش فکری توسعه
کتاب توسعه دوم منتشر شد. کتابی که شاخصهای توسعه در سال ۱۴۰۲ را مورد بررسی قرار داده است. بعد اقتصادی توسعه که شامل ۷ دامنه است، چالش برانگیزترین بعد توسعه ایران به حساب میآید و پس از آن بعد سیاسی توسعه ایران که شامل ۵ دامنه است جایگاه ویژهای دارد.
در بعد اقتصادی توسعه، کشور ایران در رتبه ۱۲۴ جهان در بین ۱۵۶ کشور قرار گرفته است، که پایینتر از کشور بنین و بالاتر از کشور پاکستان قرار گرفته است. کره جنوبی در این رتبهبندی، رتبه ۱۸ را دارد و در دسته اول یعنی کشورهای توسعهیافته از منظر اقتصادی قرار گرفته است. حضور اسرائیل در رتبه ۲۱ و در همان دسته اول نیز حائز اهمیت است (البته در آن زمان، اسرائیل به شدت امروز درگیر جنگ نشده بود). کشور امارات از منظر اقتصادی در رتبه ۲۵ جهان و در دسته دوم جای گرفته است؛ جایی که با چند رتبه اختلاف، قطر و چین با رتبههای ۳۰ و ۳۱ قرار گرفتهاند. چین که در شاخص ترکیبی توسعه (در همه ابعاد) وضعیت چندان مناسبی ندارد، اما از لحاظ منظر اقتصادی در بین کشورهای پیشرو در توسعه قرار دارد.
در کتاب توسعه هر ساله فاصله ایران در بعد اقتصادی با میانگین جهانی را مورد بررسی قرار میدهیم. وضعیت زیرساختهای اقتصادی ایران در سال ۱۴۰۱ نزدیک ۷ نمره پایینتر از میانگین جهانی بود که در سال ۱۴۰۲ این فاصله به منفی ۱۰ رسیده است. از لحاظ شاخصهای فناوری، نوآوری و اختراعات، ایران در سال ۱۴۰۱ کمی بالاتر از میانگین جهانی بود، اما در سال ۱۴۰۲ بیش از ۳ نمره پایینتر از میانگین جهانی قرار گرفته است. مهمترین بخش اقتصادی رشد و تولید است. شاید با مثبت شدن رشد اقتصادی تصور شود که فاصله ایران با میانگین جهانی باید کاهش مییابد، اما اینطور نیست و زمانی که شاخصهای اشتغال و بیکاری نیروی کار، درآمد سرانه، مخارج دولت و سرمایهگذاری و … را در کنار رشد اقتصادی مطالعه و مورد محاسبه قرار میدهیم، (که همگی مسیر بلند مدت تولید را در ابعاد مختلف بررسی میکنند) مشخص میشود که حتی فاصله ما در بخش رشد و تولید اقتصادی نیز با میانگین جهانی در سال ۱۴۰۲ منفیتر شده است. تنها دامنه اقتصادی، یعنی عدالت توزیعی و تخصیصی است که در سال ۱۴۰۲ فاصله منفی خود را با میانگین جهانی در سال ۱۴۰۲ کاهش داده است. هرچند هنوز پایینتر از میانگین جهانی قرار گرفته است اما فاصله منفی با میانگین جهانی کمتر شده است. بقیه دامنهها یعنی «ثبات اقتصادی» و شاخصهای «محیط نهادی و اجرایی کسب و کار» نیز با اینکه در سال ۱۴۰۱ خیلی پایینتر از میانگین جهانی بوده، اما در سال ۱۴۰۲ باز این فاصله منفیتر شده است.
در کتاب توسعه در بخش اقتصادی نزدیک به ۹۰ شاخص در دامنههای مختلف مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. روند تغییرات این شاخصها مسیر اقتصادی ایران را از سال ۱۴۰۱ به ۱۴۰۲ چندان مناسب ارزیابی نمیکند. تحلیل چرایی این روند و تغییرات را در یادداشتهای دیگری طرح خواهیم کرد، اما شاید برای درک بهتر شاخصهای بعد اقتصادی توسعه ایران، لازم باشد به شاخصهای سیاسی توجه بیشتری کنیم. در یادداشت بعدی شاخصهای سیاسی توسعه ایران را به طور خلاصه مرور خواهیم کرد.
سالهاست که توجه به واقعیتها و به ویژه شاخصهای اقتصادی و سیاسی، قربانی برچسب «سیاه نمایی» میشوند و بسیاری از پژوهشگران را از مطالعه بر روی همه شاخصها باز میدارد. به هر حال کتاب توسعه تنها یک گزارشگر است و چون همه شاخصها را با هم مطالعه میکند، بخشهای سبز و قرمز را یکجا مشاهده میکند.
بیایید نگاه فراگیر به توسعه را ترویج کنیم…
دیدگاهتان را بنویسید