چالش سازگاری زبان مادری با زبان علمی
(بازگویی تجربه پویش فکری توسعه)
نویسنده: تیم علمی واحد رصدخانه توسعه[۱] در پویش فکری توسعه
از ابتدای سال ۱۳۹۹ در پویش فکری توسعه، واحدی با عنوان «رصدخانه توسعه» با هدف شناسایی و رصد شاخصهای توسعه در ایران و جهان آغاز به کار کرد. هدف از ایجاد این واحد این بوده که هر سال وضعیت توسعه در حوزههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیط زیستی را نمایش داده و در قالب یک گزارش، تحولات توسعه ایران را بررسی و جایگاه ایران را در جهان را توضیح دهد. با توجه به اینکه گزارش شاخصهای توسعه ایران ابعادی ملی دارد و همچنین توسعه نیز یک پدیده فراگیر است، تصمیم گرفتیم خلاصه این گزارش را به زبانهای عربی، ترکی، کردی، لری، بلوچی، ترکمنی ترجمه کنیم تا برای همه اقوام و گویشگران زبانهای ایرانی قابل استفاده باشد.
بنابر این خلاصهای از گزارش را که حدود ۱۲ صفحه بود، برای ترجمه به همپویشیهایی که زبان مادری آنها یکی از زبانهای اقوام ایرانی بود ارسال کردیم. دوستانی تحصیلکرده که با واژگان و زبان علمی آشنا هستند و میتوانند در ترجمه کمک کنند. متن این خلاصه گزارش خیلی تخصصی و علمی نبود، اما زبانش دانشگاهی بود و در آن واژگان رسمی استفاده شده بود. البته نام شاخصهای توسعه و زیرشاخصهای آن بسته به حوزه شاخص، در تخصص رشته دانشگاهی اقتصاد، علوم سیاسی، علوم اجتماعی و … قرار میگرفت. بعد از یک هفته گزارشهای زبان عربی و انگلیسی به دست ما رسید و به طور کامل و دقیق ترجمه صورت گرفته بود. اما دوستانی که زحمت ترجمه به زبانهای دیگر را بر عهده داشتند داستان متفاوتی داشت. برخی مانند زبان لری گفتند چنین امکانی برای ترجمه در زبان لری وجود ندارد و فصل مشترک آن با زبان فارسی بسیار زیاد است و تنها در نوع گویش آن تفاوت وجود دارد، و همچنین برخی از واژگان اصلا در زبان لری معادل ندارد. بنابر این ترجمه به زبان لری معنیدار نیست و بیشتر تبدیل یک متن به گویشی است که تنها لر زبانها امکان فهم آن را دارند، ولی به معنای واقعی کلمه ترجمه نخواهد بود.
اما زبانهای ترکی و کردی قویتر بودند و به نظر میرسید امکان ترجمه به این زبانها وجود دارد. اما مشکل در زبان ترکی نیز معادلهایی بود که از واژگان علمی باید در زبان ترکی ایجاد میشد. این امر باعث شد تا چند نفر از دوستان ترک زبان ما با هم یک تیم تشکیل دهند، تا بتوانند این گزارش ۱۲ صفحهای را ترجمه کنند. تلاشهای زیادی هم در این زمینه صورت گرفت و ساعتهای زیادی به بحث و گفتوگو پیرامون ترجمه اختصاص داده شد. برای هر یک از واژگان معادل ترکی پیدا کردند و ترجمه بخش مقدمه خلاصه انجام شد. اما در این ترجمه مسائل متعدد بود. بد نیست برخی از این مسائل را با هم مرور کنیم. به عنوان مثال سوال این بود که آیا ترجمه به زبان ترکی با رسم الخط فارسی و عربی صورت گیرد و یا با رسم الخط لاتین؟ در نهایت بر اساس هدف پویش از ترجمه این متنها به این نتیجه رسیدیم که با توجه به اینکه میخواهیم این گزارش برای ترکزبانهای ایران قابل استفاده باشد، امکان استفاده از خط و الرسم لاتین وجود ندارد و بهتر است از خط الرسم فارسی-عربی استفاده شود. با رسم الخط منتخب ترجمهای مبتنی بر تحقیقات واژه شناختی آغاز شد و بهترین معادل در زبان ترکی برای هر یک از واژگان علمی انتخاب میشد. بعد از اینکه دو صفحه مقدمه ترجمه شد، برای دوستان دیگری از ترک زبانهای تحصیلکرده ارسال شد. اما آنها گفتند ما ۱۰ تا ۲۰ درصد این متن را متوجه میشویم و در بقیه جملات کلماتی هست که ما درک نمیکنیم! نقد آنها را به تیم مترجم انتقال دادیم. صحبت آنها این بود؛ «اگر بخواهیم به زبانی ترجمه کنیم که ترک زبانهای ایرانی متوجه شوند، بسیاری از کلمات اصلا ترجمه نمیشود و فارسی باقی میماند، و اگر بخواهیم به زبان ترکی کامل ترجمه کنیم و معادل همه واژگان علمی را در زبان ترکی استانبولی یا آذربایجانی و … پیدا کنیم و جایگزین کنیم، ترک زبانهای ایرانی آنها را کامل نمیفهمند. مجددا بر اساس هدف پژوهش پیشنهاد این بود که چون هدف، مطالعه گزارش توسط ترکزبانهای ایرانی است، ترجمه را به نوعی انجام بدهید که ترک زبانهای ایران متوجه شوند. اما مترجمان از انجام چنینترجمهای امتناع کردند و آن را به دلیل وجود لغات فارسی فراوان توهینی به زبان ترکی تلقی میکردند و میگفتند با انتقادهای فراوان روبرو خواهد شد. حتی پیشنهاد دادند که اگر چنین ترجمهای را نهایتا خواستید، اصلا اسم ما را به عنوان مترجم درج نکنید. از سوی دیگر ترجمه انجام شده، نیز از سوی سایر ترک زبانهای ایران توهین تلقی شده بود، و میگفتند این چه ترجمه به زبان ترکی است که ما متوجه آن نمیشویم. ما که زبان مادریمان ترکیست چرا متن ترکی را نباید بفهمیم. لذا با بن بستی مواجه شدیم که خروج از آن ممکن نبود.
زبان کُردی وضعیت بهتری نسبت به زبان ترکی نداشت. اولا که بین زبان کُردی اقوام مختلف کرد تفاوتهای معنیداری وجود داشت و بحث بر سر این بود که زبان کردی اصلی و مادر کدام است؟ ثانیاً پیدا کردن معادل واژگان به زبان کردی همچنان مسئله بود. دوستان ما با دانشگاههای کردستان عراق هم ارتباط گرفتند تا بتوانند از زبان شناسان کردی استفاده کرده و ترجمهای قوی داشته باشند. اما در نهایت حتی مقدمه را نیز ترجمه نکردند و تسلیم شدند. مسئله اصلی آنها هم این بود که ترجمه یک متن علمی به زبان کردی که بتواند توسط کردهای ایرانی فهم شود، ممکن نیست و حتی در زبان کردی که در کردستان عراق نیز صحبت میشود امکان چنین ترجمهای وجود ندارد. تصمیم بر آن شد که ادامه ترجمه به زبان کردی هم متوقف شود.
این اولین تجربه برای تلاش ترجمه یک گزارش ملی به زبانهای مختلف ایرانی بود تا بتوانیم گزارش سالیانه توسعه ملی ایران را برای همه شهروندان ایران و با زبانهای پرمخاطب ایرانی ارائه و انتشار دهیم. نهایتا، آنچه انتظار داشتیم، انجام نشد. حال سوالی که پیش روی ماست این است:
- دلیل اینکه ما نمیتوانیم یک متن علمی را به زبانهای ایرانی ترجمه کنیم چیست؟
- چرا زبانهای ایرانی تا این اندازه از دنیای علمی و مفاهیم دانشگاهی دورماندهاند؟
- آیا این که اجازه آموزش زبان مادری اقوام ایرانی در مدارس داده نشده است و تدریس آنها در دانشگاهها ترویج نشده است در فروماندگی و عدم پیشرفت این زبانها موثر بوده است؟
- راهکار تقویت و به روزکردن زبانهای قومی ایرانی چیست؟ آیا وارد کردن آنها به محیطهای اکادمیک و علمی کمکی به بلوغ آنها میکند؟ آیا شبکههای صدا و سیمای استانی، ماموریت و مسئولیتی در این زمینه ندارند؟
- آیا دور ماندن زبانهای ایرانی از زبان علمی و اجازه ندادن به رشد و تقویت آنها موجب از دست رفتن سرمایه زبانی و نابودی تنوع هویتهای قومی و فرهنگی میشود؟ یا مصداقی برای تقویت هویت ملی و زبان ملی است؟
- در نهایت آیا پویش فکری توسعه از ترجمه گزارش به زبانهای ایرانی غیر فارسی منصرف شود، یا راهکار دیگری میتوان پیدا کرد؟
از استادان، دانشجویان و صاحبنظرانی که دغدغه زبانهای بومی ایرانی و نیز زبانشناسان علاقهمند تقاضا میکنیم دیدگاه خود را با ما به اشتراک بگذارند. راههای ارتباطی:
ایمیل:
info@pooyeshfekri.com
آیدی تلگرام:
[۱] دکتر مرتضی درخشان و دکتر الهه شعبانی
دیدگاهتان را بنویسید