قصه، رویا و توسعه
(بیان قصه دنیای مطلوب، سازنده آیندهای مطلوب)
امیرحسین پوره (پژوهشگر پویش فکری توسعه)
انسان را میتوان مهمترین وجه اشتراک و ارتباطدهندهی قصه و توسعه دانست، چرا که انسان را حیوان قصهگو یا حیوان صاحب قصه گفتهاند و توسعه را رویا و همت انسان برای زیستی انسانیتر تعریف کردهاند.
تحول مفهومی توسعه در طول تاریخ، هرچه که بوده، اما ذات توسعه حفظ شده است و همچنان تلاش برای رسیدن از وضع موجود به وضعی مطلوب است. پس برای توسعه باید وضعی مطلوب را تصور کرد و رویایی از آن در ذهن داشت. تصوری از دنیایی متعالی و تلاش برای دستیابی به آن. یا به بیانی دیگر گذار از قصهای به قصهای دیگر!
اهمیت قصه را میتوان در بیان باربارا هاردی به روشنی یافت، جایی که میگوید؛ انسان در قالب قصه زندگی میکند، به یاد میآورد، پیشبینی میکند، آرزو میکند، طرح میریزد و عمل میکند.
با این توصیف داشتن قصه و رویا را میتوان از الزامات توسعه دانست، چرا که قصه زندگی در دنیای دیگر، بازی کردن در صحنهی نمایش، و تجربه بودن در دنیایی مطلوب است. قصهای که به رشد شناختی و ظرفیتروایی انسان کمک میکند. در برانگیختن انسان و هویتیابی آن موثر است و طرحوارههای ذهنی انسان را میسازد. قصهای که به دنیایی از اطلاعات، محرکها، فکتها و احساسات خام ما انسجام داده و معنا میبخشد.
اما باید پذیرفت که قصه بیشتر بر جان مخاطبانی خواهد نشست که در دنیای تثبیتشده کنونی گرفتار نشدهاند و ذهن رهاتر و رویاپردازی قویترین دارند، یعنی کودکان.
کودکانی که در اکنونند اما فردا را خواهند ساخت و دنیای مصور امروز آنان، دنیای محقق فردا خواهد بود. قصه، آن دنیای فردا را برای این کودکان تصویر خواهد کرد. خواست آنها برای زندگی چنین دنیایی است که جامعه را متحول و درهای توسعه را خواهد گشود. به این معنا توسعه یافتن برای کودکان از قصه شنیدن به قصه شدن رخ خواهد داد.
به لحاظ فردی هم قصه ابزار و روشی مهم در غنیسازی کودک است. قصهها نقش بسیار مهمی در تکوین شخصیت کودکان و ترغیب آنها به ارزشهای اخلاقی و پرورش حس زیبایی شناسی در کودکان و متوجه ساختن آنها به دنیای اطرافشان دارند. به گفته جک مگوری (۱۹۸۸) “گستره قصه گویی به اندازهای است که نمیتوان آن را دست کم گرفت. گفتن قصه بسیار مهم است، اما گوش کردن، تصور کردن، اهمیت قائل شدن، قضاوت کردن، خواندن، مناسب سازی، خلق کردن، مشاهده کردن، به خاطر سپردن و برنامه ریزی را نیز شامل میشود.”
قصه و قصهگویی با پرورش قدرت تخیل و خلاقیت در کودکان و به وسیله کمک به رشد قدرت بیان و عواطف و افکار کودکان و تحریک قوه ابتکار و ابداع و ایجاد عشق و علاقه نسبت به ادبیات از طریق رشد و پرورش زبانی در حوزه فعالیتهای ادبی و رشد شناختی و خلاقیتی و گسترش تصویرهای ذهنی و تجسم فکری در حوزه فعالیتهای هنری تاثیر بسزایی دارد. به وسیله قصه میتوان کودکان را به کشف توانایی های خود برای برخورداری از ارتباطات واقعی و شناخت افکار و احساسات خود یاری کرد.
زمانی که کلمات در ذهن کودک تبدیل به تصویر میشوند و زمانی که کودک خود قهرمان داستان میشود، قوه ابداع، ابتکار، قدرت بیان و عواطف، اعتماد به نفس و شور زندگی در او پر و بال میگیرد و به او کمک میکند تا به تدریج مهارتهای خود را در زمینههای مختلف ادبی و هنری توسعه دهد.
امروزه با ورود به دنیای فناوری و دیجیتال، انتقال مفاهیم و ارزشها با سرعت بسیار زیادی رخ میدهد. کودکان که صفحه سفید ذهنشان عاری از هرگونه اطلاعات است، بیشترین اثر را از این فضا میگیرند. درحقیقت، نسل امروز که در فضای آنلاین و دیجیتال رشد میکند، نیازمندترین نسل برای شنیدن قصههایی مفید و هدفمند هستند.
اساسیترین زمان برای شکلگیری هویت انسان دوران کودکی و به خصوص زمان پیش از دبستان است، پس لازم است با تربیت صحیح و آموزههای مناسب و فراهم کردن محیطی غنی به شکلگیری شخصیت کودک کمک نمود.
پس از ۷ سال پژوهش در حوزه توسعه پویش فکری توسعه به این جمعبندی رسیده است که برای گذار به جامعهای توسعه یافته باید از کودکان شروع کند.
داگلاس نورث (برنده جایزه نوبل) میگوید: برای دیدن توسعه، مدارس ابتدایی و آموزش کودکان را ببینید. مهم نیست چه چیزی آموزش میدهند، بلکه ببینید چگونه آموزش میدهند. اگر کودکان شما را پرسشگر، خلاق، صبور، نظمپذیر، خطرپذیر، دارای روحیه گفتگو و تعامل و دارای روحیه مشارکت جمعی و همکاری بار آورند، اینها انسانها و شخصیتهایی خواهند شد که میتوانند توسعه ایجاد کنند. براساس گزارش مؤسسه بینالمللی اکونومیست (۱EIU)، تلاش برای پرورش کودکانی با توانمندی یادگیری مادامالعمر، راه مؤثری برای در هم شکستن چرخه فقر و رسیدن به توسعه است.
اگر شرایط کنونی کشور مطلوبمان نیست، بیایید برای کودکانمان قصههایی از جنس رویایی خلاقانه و توسعهمدار تعریف کنیم تا آنها را برای ساخت آیندهای مطلوب آماده سازیم.
دیدگاهتان را بنویسید