آخرین مطالب

بازگشت به آخرین مطالب
پوستر جلسه میزگرد بحران و توسعه

بحران و توسعه

معرفی: میزگردهای توسعه سلسله نشست‌هایی است که با هدف ایجاد گفت‌وگوی نخبگان و بصیرت‌افزایی عمومی در باب دانش توسعه، توسط «پویش فکری توسعه» برگزار می‌شود. این نشست‌ها در دو قالب ارائه مقالات عمومی نظریه پردازان توسعه و ارائه موضوعات مختلف مرتبط با توسعه، با دعوت از استادان و صاحب‌نظران صورت می‌پذیرد.
موضوعات مرتبط با توسعه مجموعه موضوعاتی است که با نظر کارشناسان پویش فکری توسعه و از منظر اولویت‌های پژوهشی در دستورکار میزگردهای توسعه قرار می‌گیرد. این موضوعات در قالب کتاب، پایان‌نامه، مقاله و ترجمه است که در جلساتی با حضور صاحب‌نظران به بحث گذاشته و ضمن تلاش برای غنی کردن موضوع، در مورد ارتباط و نقش آن با توسعه بحث می‌شود.
خروجیِ جلسات میزگردهای توسعه در قالب کلیپ تصویری، فایل صوتی و متن گزاره‌های مهم جلسه در سایت، کانال و اینستاگرام پویش فکری توسعه منتشر می‌شود و مجموعه این مقالات بعداً به صورت کتاب منتشر خواهد شد.

بیستمین جلسه از میزگردهای توسعه

بحران و توسعه

باحضور

دکتر محسن رنانی، استادتمام اقتصاد دانشگاه اصفهان
دکتر عبدالحسین ساسان، استاد اسبق اقتصاد دانشگاه اصفهان
دکتر عباس حاتمی، استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان
دکتر رضا همتی، استاد جامعه شناسی دانشگاه اصفهان
اصلان قودجانی، دانش‌آموخته‌ اقتصاد انرژی از دانشگاه تهران
و جمعی از پژوهشگران پویش فکری توسعه


بیستمین نشست از سلسله میزگردهای توسعه با ارائه کتاب «آشوب؛ نقاط عطف برای کشورهای بحران‌زده» با حضور مترجم این کتاب آقای اصلان قودجانی در تاریخ ۴ مهر ۱۳۹۸ در مؤسسه پویش فکری توسعه برگزار شد. این کتاب پرمایه که شامل بررسی تطبیقی، روایی و اکتشافی بحران‌ها و تغییرات گزینشی‌ای است که به مدت چند دهه در هفت کشور رخ داده‌اند به‌تازگی توسط انتشارات طرح نو منتشر شده است.

لینک خرید کتاب به صورت اینترنتی

جهت اطلاعات بیشتر درباره کتاب و نویسنده آن به اینستاگرام پویش مراجعه شود.


در این نشست آقایان دکتر عبدالحسین ساسان، دکتر رضا همتی، دکتر عباس حاتمی، دکتر محسن رنانی و جمعی از کارشناسان پویش فکری توسعه حضور داشتند. در ابتدای این نشست، آقای قودجانی نویسنده این کتاب را معرفی کرده و سپس خلاصه‌ای از مباحث کتاب ارائه کردند. کتاب آشوب، جدیدترین نوشتهٔ جرد دایموند است که در سال ۲۰۱۹ منتشر شده است. دایموند که برنده جایزه پولیتزر در سال ۱۹۹۷ است نوشته‌های معروفی دارد که از مهم‌ترین آنها می‌توان به کتاب‌های سومین شامپانزه (۱۹۹۱)، اسلحه‌، میکروب و فولاد (۱۹۹۷)، فروپاشی (۲۰۰۵)، آزمایش‌های طبیعی در تاریخ (۲۰۱۰) و دنیا تا دیروز (۲۰۱۲) اشاره کرد.

علاقه جرد دایموند به تاریخ و جغرافیا ناشی از تولد او در سال ۱۹۳۷ است. او به‌این‌ترتیب در سال‌های جنگ جهانی دوم بزرگ شد و نقشه‌های جغرافی را می‌دید که پدرش بالای تخت خواب او به دیوار زده بود و هر روز تغییر می‌کرد. ۲۱ سال نخست از زندگی او در این کتاب خلاصه شده است. چهار سال زندگی در اروپا از ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۲ به‌عنوان دانشجوی کارشناسی ارشد، بر اهمیت جغرافیا در ذهن وی افزود. دوستان آلمانی، یوگسلاو و فنلاندی‌اش که همگی مانند او حوالی سال ۱۹۳۷ متولد شده بودند، زندگی را کاملاً متفاوت با جرد و متفاوت از یکدیگر تجربه کردند که ناشی از اتفاق‌های محل زندگی ایشان بود.
آموزش دوره کارشناسی ارشد باعث گشت که جرد برای شغل پژوهش و آموزش در فیزیولوژی آزمایشگاهی آماده شود که در دانشکده پزشکی لس‌آنجلس در کالیفرنیا به پیگیری آن پرداخت. بااین‌حال شیفتگی وی به سایر رشته‌ها باعث شد که شغل هم‌زمان دوم را در حوزه بوم‌شناسی و تطور پرندگان گینه‌نو در پیش بگیرد و برای آن ۳۱ بار سفر کند. دایموند در میان پرنده‌شناسان به ویژه بابت فرود با هلی‌کوپتر بر فراز یکی از قله‌های جزایر غیرمسکونی فیجی و کشف مجدد پرنده آلاچیق‌سازِ سینه‌طلایی شهرت دارد که مدت‌ها از آن اثری مشاهده نشده و پیشتر فقط چهار گونه از آن در سال ۱۸۹۵ در یک مغازه کلاه‌فروشی در پاریس دیده شده بود. گینه‌نو و مردم فوق‌العاده‌اش اثر چشمگیری بر زندگی دایموند گذاشتند.
تولد پسرهای دوقلوی جرد در سال ۱۹۸۷ به ذهن او تلنگر زد که آینده آن پسرها به فیزیولوژی کیسه صفرا یا پرندگان گینه‌نو – هرچقدر هم که جالب باشند – وابسته نیست، بلکه به اوضاع جهان بستگی دارد. به‌این‌ترتیب بود که او مشغله سوم خود را آغاز کرد و به نوشتن کتاب‌هایی در حوزه تاریخ و جغرافیا پرداخت. یکی از منتقدان درباره او نوشت که به علت علایق متنوع دایموند، گمان می‌کند که «جرد دایموند» نام مستعاری برای یک کمیته از صاحب‌نظران باشد.
جرد اکنون در ۸۱ سالگی همچنان به تدریس جغرافیا در دانشگاه لس‌آنجلس در کالیفرنیا مشغول است و خیال بازنشستگی ندارد. فعالیت‌های اصلی او علاوه بر صرف وقت در کنار دوستان، همسرش به نام ماری، پسرانش مکس و جوشوا، عبارت است از پیاده‌روی روزانه برای رصد کردن پرندگان در یکی از دره‌های لس‌آنجلس، تکان دادن وزنه‌های آهنی در باشگاه به مدت چند روز در هفته، یک روز در هفته شرکت در کلاس مکالمه ایتالیایی و نواختن پیانو در گروه‌های کنسرت مجلسی.


دایموند در کتاب آشوب این پرسش‌ها را به محک آزمون می‌گذارد که آیا کشورها به بحران نیاز دارند تا برای اجرای تغییرات بزرگ صیقل بخورند؟ و آیا رهبران از اثر مؤثر بر تاریخ برخوردار بوده‌اند؟ دایموند معتقد است «اگر مردم یا حتی رهبران ایشان تصمیم بگیرند که در بحران‌های گذشته تأمل کنند، آن‌گاه آشنایی با گذشته می‌تواند ما را در برطرف کردن بحران‌های حال و آینده یاری کند». وی با مقایسه بین بحران‌های فردی و بحران‌های ملی به نقل‌قول از چرچیل می‌گوید: «هیچ‌گاه نگذار که یک بحران خوب، ضایع شود».
از عوامل مرتبط با پیامدهای بحران‌های شخصی که دایموند بیان می‌کند می‌توان به این موارد اشاره کرد: اذعان به قرارداشتن در بحران، پذیرش مسئولیت شخصی خود برای دست‌به‌کار شدن، حصارسازی برای تعیین حدود مشکلات فردی‌ای که نیاز به حل‌شدن دارند، کمک گرفتن به‌صورت مادی و عاطفی از سایر افراد و گروه‌ها، توسل به سایر افراد به‌عنوان الگوهای رفع مشکلات، صلابت نفس، خود سنجی صادقانه، استفاده از تجربه بحران‌های شخصی پیشین، صبر، شخصیت انعطاف‌پذیر، ارزش‌های کانونی فردی، و رهایی از قیود شخصی. وی در تناظرسازی این موارد با بحران‌های ملی کشورها از اجماع ملی درباره در بحران قرارگرفتن کشور، پذیرش مسئولیت ملی، حصارسازی برای تعیین حدود مشکلاتی که باید رفع شوند، دریافت کمک‌های مادی از سایر کشورها، الگوبرداری به‌منظور چگونگی حل مشکلات، هویت ملی، خود سنجی ملی صادقانه، تجربه تاریخی درباره بحران‌های ملی پیشین، پرداختن به ناکامی ملی، انعطاف‌پذیری ملی ویژه برای هر موقعیت، ارزش‌های اساسی ملی و رهایی از قیود جغرافیایی و سیاسی نام می‌برد.
دایموند در این کتاب در مطالعات موردی از بحران‌های کشورهایی نظیر فنلاند، شیلی، اندونزی، آلمان، استرالیا، ژاپن و آمریکا، مصادیق روایی – اکتشافی می‌آورد. فصل پایانی این کتاب به بحران‌های پیشِ روی دنیا از سلاح‌های هسته‌ای و نابرابری گرفته تا تغییرات آب‌و‌هوایی و منابع انرژی‌های بدیل می‌پردازد تا به این پرسش اساسی پاسخ دهد که آیا بحران‌ها ضروری‌اند؟

همه بحران‌ها منجر به افق‌گشایی نمی‌شوند، بلکه بحران می‌تواند به فروپاشی برسد. اینجاست که نخبگان می‌توانند بحران را به فرصت یا تهدید تبدیل کنند.

بعد از ارائه آقای قودجانی، استادان حاضر در جلسه به گفت‌وگو پیرامون مباحث این کتاب پرداختند. نخست دکتر حاتمی رابطه بین بحران و توسعه را تبیین کردند. سپس در ادامه دکتر رنانی به دو بعد تحول نرم و سخت پرداختند و لازمه تحول نرم – یعنی تحول نهادی – را وقوع بحران‌ها خواندند، درحالی‌که تحول سخت – یعنی تحول فناوری – نیازمند دوره‌های بلندمدتی از ثبات است. از منظر ایشان «همه بحران‌ها منجر به افق‌گشایی نمی‌شود، بلکه بحران می‌تواند به فروپاشی برسد. اینجاست که نخبگان می‌توانند بحران را به فرصت یا تهدید تبدیل کنند».
دکتر رنانی افزودند کتاب آشوب درس‌های زیادی از خطاهای اخیر سیاست‌مداران دیگر کشورها به ما می‌آموزاند و هنجارهایی برای گریز از بحران معرفی می‌کند.

در ادامه این نشست با مرور دوبارهٔ دوازده معیار مربوط به پیامدهای بحران ملی، عملکرد تجربه سیاسی ایران در مقایسه با این معیارها بررسی شد. دربارهٔ معیار نخست یعنی رسیدن به اجماع ملی به نظر می‌رسد تا پیش از ظهور رسانه‌ها و شبکه‌های مجازی هیچ سازوکار جامعی برای رسیدن به اجماع برای پذیرش بحران‌ها نبوده است. وقتی نویسنده از اجماع ملی صحبت می‌کند یعنی علاوه بر مردم حتماً نظام سیاسی هم به این مسئله باور داشته باشد. گاهی با این باور که گفت‌وگو دربارهٔ بحران موجب نگرانی و نومیدی می‌شود فرآیند درمان بیماری به تعویق می‌افتد، درحالی‌که باید بحران را اعلام کرد تا با گفت‌وگو پیرامون آن به راه‌حل رسید.
به نظر دکتر ساسان گاهی برخی رفتارها و ویژگی‌ها از خصایص اخلاقی و تاریخی یک ملت بوده و ریشه‌های آن قابل مطالعه است. به نظر می‌رسد ایرانیان یک ملت پرغروراند و این امر عوامل روانی، هوشی و تاریخی دارد. سپس آقای دکتر حاتمی در این‌باره بحثشان را به دو قسمت تقسیم کردند؛ نخست امکان و امتناع اجماع و دوم، مقوله بحران. ایشان افزودند: «ما نتوانستیم بین مقولاتی که خودمان ایجاد می‌کنیم و مفاهیمی که هست ارتباط ایجاد کنیم؛ مثلاً بین سنت و مدرنیسم، بازار و دولت، دولت و ملت، ارتش و سپاه، کارکرد ملی و کارکرد دولتی و …». دربارهٔ در بحران‌بودن کشور باید گفت که ما تراکم بحران داریم و با یک بحران مواجه نیستیم. ایشان بر این دسته‌بندی کلی نام «بحرانِ حاکمیت» را گذاردند.
در ادامه این نشست آقای دکتر همتی از ریشه‌های بحران در حکومت پرسیدند. در پاسخ این سؤال، دکتر رنانی بین حکومت و حاکمیت تمایز گذاشتند و گفتند حکومت به مثابه یک دولت مدرن وظایفی دارد که اگر آن را انجام ندهد تبدیل به حاکمیت می‌شود. ایشان بیان کردند همچنان که غالب ما در سطح فردی بحران‌ها را به بیرون نسبت می‌دهیم، در سطح کلان و سیاسی نیز این مسئله قاعده حکومت بوده است. ما عادت داریم خودمان را قربانی دسیسه استکبار جهانی بدانیم و به‌جای مدیریت خودمان می‌خواهیم با استکبار جهانی مبارزه کنیم. دکتر رنانی از وجود نهادهای موازی به‌عنوان مانعی برای پذیرش مسئولیت ملی و پاسخگویی بهینه یاد کردند. ایشان دربارهٔ معیار خودسنجی صادقانه گفتند «اگر ملتی یا حکومتی خودسنجی صادقانه نداشته باشد به خودش آسیب می‌رساند». ما دچار یک غرور کاذب هستیم و خودمان را بیش برآورد می‌کنیم و این ویژگی روانی عاملی در دست سیاست‌مداران برای تهییج مردم است. به نظر دکتر رنانی «اصولاً ملتی که در یک قرن سه بار انقلاب می‌کند یعنی خودسنجی صادقانه ندارد».
دربارهٔ معیار حصارسازی این پرسش مطرح شد که چگونه می‌توان در جامعه‌ای که نقد را اهانت می‌داند مسائل را غربالگری کرد. در این باره دکتر حاتمی اذعان کردند بین حصار سازی و حدود بحران ارتباط وجود دارد و حدود بحران ممکن است به مرزهای یک سرزمین محدود نشود. مهارت کمک‌گرفتن از دیگران به‌زعم دکتر رنانی از دیگر ویژگی‌هایی است که به ویژگی روانی دروغ رفتاری ما برمی‌گردد که سعی داریم نیازهایمان را مکتوم نگه‌داریم. در اوج نیازمندی با غرور و افتخار به دیگران کمک می‌کنیم و این نشان از ناآگاهی ما دارد. این در حالی است که ما همسایگان ثروتمند و قدرتمندی داریم.
دربارهٔ معیار الگوبرداری این پرسش مطرح شد که چگونه می‌توان از جامعه‌ای که باور دارد بهترین ایدئولوژی، بهترین فرهنگ و بهترین باورها را دارد انتظار داشت تا از دیگران کمک بگیرد؟ در این باره دکتر ساسان نگرانی‌شان را از الگوبرداری‌های ماقبل تاریخ بیان کردند و دکتر حاتمی از درک نادرست از مفاهیم علمی همچون استفاده از واژه پیشرفت به‌جای توسعه سخن گفتند.
در بحث از هویت ملی دربارهٔ دو موضوع صلابت نفس و اعتمادبه‌نفس صحبت شد. دکتر رنانی با بهره‌گیری از مفهوم صلابت نفس خاطرنشان شدند «منابع هویت‌ساز نباید با آزمون از بین برود»، این در حالی است که اگر ایدئولوژی را منشأ هویت قرار دهیم، آن‌گاه وقتی ایدئولوژی شکست بخورد منبع هویت‌ساز هم شکست می‌خورد. ایشان با افزودن این مطلب که «ما ملتی هستیم که آزموده را می‌آزماییم» بر فقدان دو مهارت، یکی فرهنگ گفت‌وگو و دیگری دانش مکتوب انگشت نهادند.
به عقیده دکتر رنانی، معیار ناکامی ملی به معنای خود انتقادی است. ما نه مهارت نقد کردن و نه مهارت نقد پذیرفتن را داریم. پرداختن به ناکامی‌های ملی یک مسئله جدی است و فرهنگ آبروداری مانع از نقد اسطوره‌هایی می‌شود که در حال تبدیل به الگوهای تکرارشوندهٔ ما هستند. کاریزما را نمی‌توان نقد کرد، اما سرمایه‌های نمادین چون امیرکبیر و مصدق را می‌توان نقد کرد و به همین دلیل نباید مقدس شوند.

هیچ ارزشی بالاتر از منافع ملی نیست و اگر هر چیزی را جایگزین منافع ملی کنیم به نابودی می‌رسیم.

دکتر حاتمی با بیان این مطلب که تاریخ محل تفسیر است، افزودند: «ما با پدیده‌ای به نام لنز سیاسی مواجه هستیم که به ما اجازه قضاوت صحیح نمی‌دهد». در معیار انعطاف‌پذیری، «هنر عقب‌نشینی به‌عنوان یک مهارت توسعه‌ای مدرن» از جانب دکتر رنانی مطرح شد. ایشان با ذکر این نکته که «کارکرد احزاب این است که مهارت عقب‌نشینی را تمرین کنند»، کسب این مهارت را منوط به دوران کودکی دانستند.
برای دستیابی به معیار ارزش‌های اساسی ملی لازم است از ارزش‌های کانونی فردی عبور شود. در این باره دکتر ساسان گفتند: «هیچ ارزشی بالاتر از منافع ملی نیست و اگر هر چیزی را جایگزین منافع ملی کنیم به نابودی می‌رسیم». در سطح فردی باید عواملی که انرژی ما را هدر می‌دهد حذف کنیم تا بتوانیم به یک پایداری برسیم. ما نمی‌توانیم جغرافیا را تغییر دهیم، ولی اطراف جغرافیا برخی قیود سیاسی گذاشته‌ایم که رهایی از این قیود به‌زعم دکتر رنانی یعنی «پارادایم شیفت»، «یعنی از نو رتبه‌بندی کردن اولویت‌های ملی و برای این اولویت‌ها قیود را چیدن».
این نشست با طرح پرسشی از جانب دکتر همتی به پایان رسید که «ما از دوازده عامل مورد نظر نویسنده صحبت کردیم، اما آیا احتمال عبور از بحران وجود دارد؟»


اصلان قودجانی متولد ۱۳۵۳ در اصفهان است. او فارغ‌التحصیل کارشناسی مهندسی برق از دانشگاه صنعتی اصفهان و کارشناسی ارشد اقتصاد انرژی از دانشگاه تهران است. وی حدود ۱۵ سال است که در حوزه ترجمه کتاب‌های اقتصادی و علوم اجتماعی فعالیت می‌کند. از مهم‌ترین کتاب‌های او می‌توان به «فرمانروای دژ پوشالی»، «سرمایه در قرن بیست‌ویکم»، «خرد نابه‌روال» و «انقلاب صنعتی سوم» اشاره کرد.


مدیر میزگردهای توسعه: امیر حســین پوره
تصویر بردار: مهدی درخشـان
صدابردار: همایون وفامهــر


کلیپ معرفی جلسه

فایل صوتی شماره یک، معرفی کتاب «آشوب؛ نقاط عطف برای کشورهای بحران‌زده»

فایل صوتی شماره دو، گفت‌و‌گوها پیرامون کتاب «آشوب؛ نقاط عطف برای کشورهای بحران‌زده»

تصاویر جلسه

برای دیدن عکس‌ها در اندازه واقعی، روی عکس مورد نظر راست کلیک کرده و گزینه‌ Open image in new tab را انتخاب کنید.

اشتراک گذاری پست

دیدگاه (5)

  • رضا صادقی پاسخ

    فایل قابل دانلود نیست همه فایل ها مشکل دارند این بر خلاف هدف ترویجی پویش است

    خرداد ۱۷, ۱۳۹۹ در ۲:۰۳ ق٫ظ
  • حمید پاسخ

    سلام امکان حضور در این جلسات وجود دارد

    بهمن ۱۰, ۱۳۹۸ در ۵:۰۲ ب٫ظ
  • جوادافشارکهن پاسخ

    سلام خدمت دوستان واساتیدگرامی
    ازمباحث مطرح شده بهره مندی علمی می برم.سه نکته در چارچوب دیدگاه های مطرح شده به نظرم می رسد.
    اول تدقیق مفهوم بحران و ارزیابی دقیق تر آن است.
    دوم عطف توجه به نظریه سیستم ها در باره بررسی رابطه بحران و توسعه است که درجلسات پیشین دکتررنانی درباره آن سخن گفته اند.همان گونه که مستحضرید مفاهیم آشوب وپیچیدگی درنظریات متاخر سیستم ها بیشتر موردتاکید است.
    سوم تفکیک سطوح مورد بررسی است.بحث از روحیات ایرانیان مثلادر قلمرو روان شناسی اجتماعی قابل طرح است و مباحث دیگر درقالب جامعه شناسی سیاسی،اقتصادسیاسی و…
    ممنون

    آذر ۲۵, ۱۳۹۸ در ۶:۱۳ ب٫ظ
  • شهاب پاسخ

    فایل دوم مشکل داره

    آذر ۲۱, ۱۳۹۸ در ۴:۲۱ ب٫ظ
    • Pooyesh Fekri پاسخ

      درود بر شما
      لطف می‌فرمایید بگید مشکلی که مشاهده کردید چی هست؟
      از لحاظ دانلود، فایل بدون مشکل دانلود می‌شه.

      آذر ۲۳, ۱۳۹۸ در ۱۲:۲۵ ب٫ظ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بازگشت به آخرین مطالب