کنش جمعی فعال عقلگرا؛ تخیل یا واقعیت
دکتر داوود نجفی (پژوهشگر پویش فکری توسعه)
انتشار نوشتار کوتاه محسن رنانی با عنوان جنبش قیطریه واکنشها و نقدهای بسیاری را برانگیخت. بسیاری از نقدها و واکنشها نسبت به این نوشتار کوتاه متوجه استدلال اصلی آن یعنی نوع کنشهای جمعی در جنبشها و کارزارهای اعتراضی است که رنانی آن را «کنش جمعی فعال عقلگرا» مینامد. از نقدها و واکنشهای منتشر شده چنین استنباط میشود که ایدهی رنانی درباره کنشهای جمعی فعال عقلگرا برای مخاطب و جامعه ایرانی غریب مینماید و گویی منتقدان اگر نگوییم هیچ درکی، اما درک کافی از چنین کنشهایی ندارند. اگرچه به نظر میرسد ایدهی رنانی درباره کنشهای جمعی فعال عقلگرا در وهله اول برای بسیاری غریب باشد، اما این کنشها همان چیزی است که در ادبیات انقلابها و جنبشهای اجتماعی با عنوان «کنشهای جمعی خشونتپرهیز» از آنها نام برده میشود؛ کنشهایی که نه تنها عقلانی هستند؛ بلکه در انقلابها و جنبشهای اجتماعی دو دهه آغازین قرن بیستویکم تاکتیکی بسیار موثر و کارآمد بودهاند.
عدم آشنایی جامعه ایران با کنشهای جمعی خشونتپرهیز ریشه در تجربه تاریخی ایرانیان دارد؛ بدین معنا که در تاریخ دراز آهنگ ایران، ایرانیان در بزنگاههای تاریخی و رویدادهای سرنوشتساز هیچگاه چنین کنشهایی را تجربه نکردند و تاریخ پُربار ایران در مقاطع بحرانی خود شاهد کنشهای جمعی بسیار خشونتآمیز همراه با فریادهای زنده باد و مرده باد بوده است. شاید به همین دلیل مفاهیمی مانند کنشهای عقلانی، خشونتپرهیز، فعال و مفاهیمی از این دست در جامعه ایران نامانوس و ناآشنا هستند.
اگرچه به زعم بسیاری از منتقدین کنشهای جمعی فعال عقلگرا تخیل است، اما تجارب جهانی حاکی از آن است که چنین کنشهایی تحت عنوانی دیگر (کنشهای جمعی خشونتپرهیز) اما با همین ماهیت نه تنها تخیلی نیستند، بلکه ریشه در واقعیت دارند و در جهان امروز یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین تاکتیکهای جنبشهای اجتماعی، انقلابی و کارزارهای اعتراضی محسوب میشوند. اریکا چنووت و ماریان استفان در کتاب «چرا مقاومت مدنی موثر است؟» مک کالین و همکارانش در کتاب «دربارهی انقلابها» و مارک بیسینگر در کتاب «شهریشدن و تحول جهانی انقلاب» اهمیت و کارآیی چنین کنشهایی را با مصادیق موردی فراوان نشان دادهاند. همچنین نتایج پژوهش آدام رابرتس و تیموتی گارتن در کتاب «مقاومت مدنی و سیاست قدرت؛ تجربه کنش بدون خشونت از گاندی تا به امروز»، اهمیت و کارآیی چنین کنشهایی را تایید میکند.
بررسی تجارب جهانی در زمینه کنشهای جمعی ( اعم از انقلابها، جنبشهای اجتماعی، کارزارهای اعتراضی و….) فقط در همین چهار کتاب بوضوح نشان میدهد که کنش جمعی آگاهانه و به دور از خشونت شهروندان تحت هر عنوانی که آن را بنامیم، ابزار بسیار کارآمدی بوده که مردمان جوامع مختلف با استفاده از آن در ربع آخر قرن بیستم و دو دههی آغازین قرن بیست و یکم اقتدارگرایانهترین و مستبدانهترین حاکمان جهان را به زیر کشیدهاند.
کوتاه اینکه عدم درک و آشنایی کافی جامعه ایران با کنشهای جمعی خشونتپرهیز و عقلانی گویای یک نکته است؛ اینکه جامعه ایران راهی بس طولانی تا دستیابی به دموکراسی و دموکراتیکشدن در پیش دارد. به امید آن روز؛ اگرچه دیر، اگرچه دور.
۱۹ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه (2)
سلام مجدد جناب سلامی بزرگوار🌹
یکم:زنده یاد سعدی یه بیتی داره !
“کَرَم داران عالَم را دِرَم نیست/
دِرَم داران عالَم را کَرَم نیست /”
من می نگارم 😊✅
کُنِش دارانِ عالم را نَظَر هست!؟/
نَظَر☆داران عالَم را کُنِش هست!!/
دوّم: من با عنوان این یادداشت دکترداوود نجفی گرامی پژوهشگر پویش فکری توسعه مسأله دارم!
“کُنش جمعی فعالِ عمل گرا؛ تَخَیُّل یا واقعیت”
به نظر میرسد
۱-عملگرایی باید مبتنی بر نظریاتی باشد،بدونِ وجودنظریات مُنسَجِم که مبتنی برهماندیشی ها و ارتباطات بسیار است،عمل وعمل گرایی نتایج پرهزینه ی خسارت بارخواهد داشت😔
۲- پرورش “قوّه ی خیال” یا تخیّلات مبنا یا پایهی تشکیل نظریه های مُنسجم و عملیاتی وکارآمداست(هرکونکُنَد فهمی زین کِلکِ ✍خیال انگیز…..) پس با بیان نظریات فرضی که باهمکاری قوّه ی خیال افراد ویاری کِلکِ ✍ خیال انگیز صورت می گیرد قابل توسعه است.
درنتیجه
قوّه ی تَخَیُّل❤️ باواقعیت در تضاد نیست ودر راستای همدیگر می باشند آنچه در تضاد با واقعیت قرار می گیرد تَوَهُّم است و نه تَخَیُّل !
خداوند بی انصافی به طبیعت را بی سزا نخواهد گذاشت