توسعه از دیدگاه دارون عجم اوغلو
سیزدهمین نشست از سلسله جلسات مقالات عمومی توسعه در تاریخ ۲۷ تیر ۱۳۹۸ با گفتگو درباره نظریه دارون عاصماوغلو برگزار شد. دارون عاصماوغلو، اقتصاددان آمریکایی، متولد ترکیه با تبار ارمنی است. ارائه مقاله را آقای دکتر حمیدرضا حاجی بابایی عهدهدار و مهمانان برنامه آقایان دکتر عبدالحسین ساسان، دکتر محسن رنانی و جمعی از یاران پویش فکری توسعه بودند. به اعتقاد عاصم اوغلو، کشورهایی که نهادهای فراگیر دارند میتوانند از دام اندکسالاری بگریزند، حاکمیت قانون را برقرار سازند، سیاستهای صحیح اقتصادی اتخاذ کنند و نهادهای فراگیر را تقویت نمایند. برعکس کشورهایی که نهادهای اقتصادی و سیاسی استثماری دارند در یک چرخه شوم گرفتار میشوند که آنها را با قانون آهنین اندکسالاری مواجه میسازد. به عبارت دیگر حرکت به سمت مردمسالاری دشوار میشود، منافع صاحبان قدرت بر منافع جامعه اولویت داده میشود، سیاستهای نادرست اتخاذ شده و نهادهای استثماری تقویت میشوند. در این شرایط راه گریز از این چرخه شوم توانمندسازی است. به نظر عاصماوغلو، سیاستگذاری صحیح اقتصادی و نهادهای فراگیر تنها زمانی در جامعه شکلمیگیرد که شهروندان بتوانند خواستههای خود را به فرادستان تحمیل نمایند و این اتفاق رخ نخواهد داد مگر اینکه مردم توانمند شوند.
در بحث و گفتگو درباره نظریه عاصم اوغلو، آقای دکتر ساسان، با بیان اینکه نه فقط این نظریه پرداز بلکه سایر نظریه پردازان هم فقط میتوانند بخشی از تابلوی بزرگ توسعه را ببینند، اذعان داشتند عاصم اوغلو بیش از حد تاثیر عوامل برون زای توسعه را نادیده میگیرد و در تایید صحبت هایشان مثال هایی را از آلمان، کره و ویتنام آوردند. آقای دکتر داوود نجفی در صحبت هایشان عاصم اوغلو را نظریه پرداز اقتصاد سیاسی دانستند که نظریهاش بیشتر اولویتهای توسعه سیاسی را نشان میدهد. در این باره مصادیقی آوردند از جمله اینکه به اعتقاد ایشان عاصم اوغلو توسعه را گذار از نظام اندک سالار به نظام مردمسالار میداند و در جای دیگر در رابطه دولت – ملت، دولت را کارگزار توسعه بر میشمرد. در ادامه صحبت های ایشان خانم زهرا منتظری به این نکته اشاره کردند که عاصم اوغلو برای حرکت توسعه از نظام اندک سالار به نظام مردم سالار، ابزار هوشیاری و توانمدی را پیشنهاد میکند، ولی در عین حال نقش آموزش و رسانه را نادیده میگیرد و این نقصان در نظریهاش نمایان است.
آقای علی نظری، با ذکر این مطلب که عاصم اوغلو علیت را در نظریه مارکس زیر و رو کرده است، نظریهاش را در بستر ماتریالیست تاریخی بررسی کردند. آقای سلمان قاراخانی مطالعه تاریخ را از منظر مکتب نهادگرای تاریخی مهم دانسته و در پاسخ به این پرسش که چرا عاصم اوغلو برنده جایزه نوبل نشده است، بخش عمده ای از نظریه او را تکرار نظریات پیشین به بیان دیگر دانستند و دیگر اینکه او هیچ راه حلی توصیه نمیکند.
در میان تحلیلهای مدرن توسعه ای، آقای دکتر رنانی نظریه عاصم اوغلو را یکی از فراگیرترین تحلیلها خواندند. او همزمان هم حوزه سیاست و هم حوزه اقتصاد را وارد تحلیل هایش می کند. اگر نورث توسعه را از منظر اقتصاد نهادی بحث میکند، عاصم اوغلو سخن از اقتصاد سیاسی میگوید. ایشان با ذکر این مطلب که ارزش تئوریها در این است که سادهتر و کوتاهتر حرفهای بیشتری را بزنند به این موضوع وارد شدند که نظریه عاصم اوغلو چه کمکی به فهم توسعه نیافتگی یا شکست توسعه در ایران می کند؟ عاصم اوغلو ابتدا نظریه رشد مرسوم که متمرکز بر نهادهای اقتصادی است را نقد میکند، سپس کاستیهای نظریههای معطوف به جغرافیا، فرهنگ و غفلت سیاستمدران را میگوید. او معتقد است هیچ کدام از اینها توانایی تحلیل دقیق را ندارند و به طور ضمنی بر توانمند شدن جامعه تاکید میکند. اما نکته اینجاست که عاصم اوغلو وقتی به اوج میرسد، در میماند و پاسخی برای چه باید کرد نمیدهد. تحلیل عاصم اوغلو درباره ایران برای بعد از مشروطیت تا حد زیادی قابل قبول است. ما جلو رفتهایم ولی بعد از مدتی پاندول وار به عقب برگشته ایم. چرا نهادهای سیاسی گام به گام به عقب بر میگردند؟ چرا در یک بزنگاه تاریخی همبستگی رخ میدهد ولی بعد فروپاشی پیش میآید؟ آقای دکتر رنانی ادامه دادند: عاصم اوغلو اشاره میکند آموزش راهکار نیست، ولی برای ایران به صورت پیشنهاد مطرح میکنم توسعه سیاسی مقدم بر توسعه اقتصادی است، ولی تا توسعه آموزش، تا توسعه تعلیم و تربیت یا به تعبیری توسعه فرهنگی رخ ندهد توسعه پایدار هم رخ نخواهد داد. همه جای دنیا، گردش امور بر مبنای منفعت طلبی شخصی است، ولی این منفعت طلبی شخصی طی مکانیسمهایی باید کمترین آسیب را به منفعت جمعی برساند. ایشان بر مهارت گفتگو یا دیالوگ به عنوان مهارت کلیدی تربیت در جهت توسعه یاد کردند. در پاسخ به علت عدم موفقیت اجماع نخبگانی در کشور، دیالوگ زیر مطرح شد:
آقای قاراخانی: اجماع نخبگان به نتیجه نمیرسد چون امنیت نیست.
آقای دکتر رنانی: اجماع نخبگان به نتیجه نمیرسد چون گفتگو نیست.
آقای دکتر ساسان در پایان این پرسش را مطرح کردند که آیا عنوان «نهادهای استثماری» با تعریف «نهاد» سر ناسازگاری ندارد؟ در پاسخ به سوال ایشان گفته شد سازمانها، بازیگران و نهادها قواعد بازی هستند. قواعد بازی جوری است که اجازه میدهد بخشی از جامعه بخش دیگر را استثمار کند. این مساله بازیگران نیست، بلکه مشکل از قواعد بازی است که تعویض افراد چیزی تغییر نمیکند.
ویدئوی چکیده مباحث مطرح شده در جلسه و همچنین فایل صوتی نشست در ادامه ارائه میشود:
دیدگاه (4)
سلام و درود
امیررضا بیدگلی هستم. از علاقمندان مباحث مرتبط با توسعه. عضو تعدادی از فدراسیون ها و کمیسیونها و کارگروههای تخصصی اتاق تهران و ایران
علاقمندم در جلسات آتی امکان حضور و استفاده داشته باشم.
با احترام
سلام.
ممنون که برنامههای پویش را دنبال میکنید. پویش فکری پیگیر ایجاد شرایطی است که علاقمندان امکان حضور در جلسات را داشته باشند. به محض محیا شدن چنین شرایطی در سایت و شبکههای اجتماعی مربوط به پویش اطلاعرسانی خواهیم نمود.
پاینده باشید
سلام. جنان صفت هستم. سردبیر مجله اتاق ایران . می خواستم ببینم چگونه می توانم به فایل صوتی کامل این نشست دستیابی داشته باشم. اگر بتوانید برایم تلگرام کنید بی نهایت ممنون می شوم.
با سلام و احترام
از توجه شما سپاسگزاریم. از طریق پیوند زیر میتوانید به فایل صوتی نشست دسترسی داشته باشید:
فایل صوتی سیزدهمین نشست میزگردهای توسعه