رویدادنامه توسعه ایران (۱۳۹۸-۱۴۰۲)
نردبان حافظه تاریخی فرصتی برای درس گرفتن از گذشته
حافظه تاریخی یک ملت نردبانیست که میتوان از آن استفاده کرد و آنسوی دیوارهای ناامیدی، بحران و رنج را نظاره کرد. گاهی ملتها به اندازهای در کلاف سردرگم مسائل متعدد سرگردان میشوند که فراموش میکنند افقی وجود دارد که میتوان برای دستیابی به آن رویاپردازی کرد. پر رنگتر شدن تصویر رؤیای ملی میتواند اولین دستاورد تقویت حافظه تاریخی یک جامعه باشد.
در رویدادنامه توسعه ایران به بررسی تاریخ وقایع توسعه پرداختیم و سعی کردیم فهرستی جامع از عوامل یا وقایع توسعهساز و همچنین وقایع توسعه سوز را فراهم کنیم تا نشان دهیم در ۵ سال گذشته در مسیر توسعه ایران، چه بر این کشور گذشته است و در کنار شاخصهای توسعه که نماگرهایی کمی از این حرکت هستند، نمایش دقیقتری از واقعیت را فراهم سازیم.
صاحب نظران متعددی در این مسیر با پویش همراه شدند و با پاسخ به سوالات رویدادنامه، تحلیل خود از ۵ سال گذشته توسعه ایران را ارائه کردند که ضمن قدردانی از همه این عزیزان در ادامه خلاصهای جمعبندی شده از این نظرات ارائه خواهد شد.
۱. بهترین واقعهای که در طول 5 سال گذشته برای توسعه ایران افتاد، چه بوده است؟
اکثر صاحبنظران تحقق جنبش مهسا و اعتراضات مدنی ایران را گامی مهم در حرکت کشور به سمت توسعه دانستهاند که نقشی مهم در توسعه سیاسی ایران ایفا نموده است و با مطالبه گری اجتماعی و مدنی حقوق شهروندی دنبال شده است. البته برخی معتقدند با وجود اهمیت بسیار بالا، این واقعه بیاشتباه نبوده و عوارضی هم در بر داشته است. با اینحال و با یک نگاه تاریخی، حرکت ایران به سمت توسعه را تسریع نموده است و از آن میتوان به عنوان مهمترین و بهترین واقعه توسعهای ۵ سال گذشته یاد کرد.
۲. بدترین اتفاقی یا بحرانی که در طول 5 سال گذشته برای توسعه ایران افتاد و مانع توسعه ایران و یا انحراف آن بود، چه بوده است؟
در پاسخ به این سوال برخی از صاحب نظران انسداد سیاسی و به نوعی بسته شدن روزنه انتخابات مجلس و ریاست جمهوری برای مشارکت سیاسی و اجتماعی بخش بزرگی از جامعه را بدترین اتفاق برای توسعه ایران میدانند که مانع در مسیر توسعه خواهد بود.
برخی دیگر اما طرح صیانت از اینترنت را به عنوان بزرگترین مانع توسعه دانستهاند. چرا که طرح صیانت از اینترنت عملا توسعه در همه ابعاد کسب و کارهای اقتصادی گرفته تا کنشگریهای علمی و آکادمیک را در معرض خطر قرار میدهد.
برخی از صاحب نظران اما معتقدند اقدامات حکومت پس از مرگ مهسا که منجر به ناراضیتر شدن مردم شده است و به نوعی آتش زیرخاکستر باقیمانده است، مانعی جدی در مسیر توسعه ایران ایجاد نموده است.
البته دیگر صاحب نظران نیز به عدم واقعی سازی قیمت ها به ویژه در حوزه انرژی و آب، خروج آمریکا از برجام در سال ۹۷ و اجرای طرح به اصطلاح حجاب و عفاف با سبک تشدید شکاف اجتماعیسیاسی به عنوان بدترین واقعه ضد توسعه در ایران اشاره کردهاند.
۳. بزرگترین فرصتی که ایران در طول 5 سال گذشته در جهت توسعه از دست داده است، چیست؟
اما از نظر صاحب نظران بسیاری بزرگترین فرصتی که ایران در جهت توسعه در طول ۵ سال گذشته از دست داده است، عدم مذاکره جدی معطوف به نتیجه با آمریکا و حرکت در جهت رفع تحریمهاست. شاید دولت فعلی آمریکا و شرایط بین الملل بهترین فرصت را برای ورود به مذاکرات و به نتیجه رساندن آن و احیای برجام فراهم میساخت که با یکدست شدن حاکمیت نیز امکانپذیرتر از همیشه مینمود. با این حال این فرصت از دست رفته است و در سال جاری چه همین دولت در ایالات متحده دوباره رای بیاورد و چه تغییر کند، در هر دو حالت نسبت به سالهای گذشته اجرای مذاکرات و به نتیجه رساندن آن بسیار مشکلتر خواهد بود.
برخی از صاحبنظران معتقدند فرصت انتخاب دولت سیزدهم که با یکدست شدن همه قوا همراه بود، میتوانست به اجماع سیاسی برای عادی سازی شرایط کشور در داخل و خارج بینجامد و اقداماتی در این جهت شکل بگیرد و ایران در مسیر توسعه قرار بگیرد. اما این فرصت را نیز میتوان از دست رفته دانست.
۴. عقلانیترین تصمیم حاکمیت در طول 5 سال گذشته چه بوده است؟
اکثر صاحبنظران به اتفاق معتقدند اتخاذ موضع غیرهیجانی و نسبتا عقلانی درباره جنگ جاری غزه و عدم ورود به جنگ اسرائیل و حماس و همچنین واکنش مربوطه در مساله شهادت سردار سلیمانی و عدم ورود به جنگ با آمریکا دو تصمیم بسیار عقلانی حاکمیت در طول ۵ سال گذشته بوده است که در صورت نبود این دو تصمیم میتوانست مسیر حرکت ایران تغییر کند.
البته برخی از صاحبنظران نیز عدم برخورد قضایی با مولوی عبدالحمید، امام جمعه سیستان و بلوچستان که ممکن بود به تشدید سطح خشونتهای مذهبی و قومی بیانجامد عقلانی ترین تصمیم حاکمیت بوده است.
۵. اشتباهترین و یا غیرعقلانیترین تصمیم و یا سیاست حاکمیت در طول 5 سال گذشته چه بوده است؟
در مورد اشتباهترین و یا غیر عقلانیترین تصمیم حاکمیت اما اجماع نظری وجود ندارد و موارد بسیار متعددی اشاره شده است که به پرتکرارترین آنها اشاره میکنیم.
برخی پافشاری بر گشت ارشاد و اشتباهات متعدد در زمینه محدود سازی آزادی پوشش که به جنش مهسا و اعتراضات مدنی انجامید را غیرعقلایی ترین تصمیم حاکمیت میدانند، چرا که معتقدند این مسیر کاملا قابل پیشبینی بود و حاکمیت نمیتوانست مسیری اشتباه را تا بینهایت ادامه دهد و پافشاری بر آن اشتباهی آشکار بود.
عدهای اما سیاست تنش (نه جنگ و نه مذاکره) با جهان را بزرگترین اشتباه توسعهای حاکمیت در طول ۵ سال گذشته میدانند و این سیاست را مانعی اصلی در مسیر توسعه تلقی میکنند. زیرا این سیاست ریشه بسیاری از ناکارآمدیهای دیگر و بحرانهای داخلی و خارجی بوده است.
عدم واقعی سازی قیمت ها به ویژه در حوزه انرژی و آب، برخورد خشونتآمیز با اعتراضات سیاسی-اجتماعی و البته برگزاری انتخابات غیررقابتی نیز از جمله موارد دیگری است که به عنوان غیر عقلانیترین تصمیم حاکمیت به آنها اشاره شده است.
۶. بزرگترین دستاورد سیاسی (سیاست خارجی و داخلی) و اقتصادی ایران در طول 5 سال گذشته چه بوده است؟
بزرگترین دستاورد اقتصادی از منظر صاحبنظران، مقاومت اقتصاد ایران در برابر فروپاشی است که علی رغم تحریمها و سوء مدیریتهای فراوان همچنان در مقابل فروپاشی اقتصادی مقاومت نموده است، و بزرگترین دستاورد سیاسی ایران نیز بهبود روابط سیاسی ایران و عربستان شناخته شده است. البته برخی از صاحب نظران معتقدند یکدست شدن حکومت برای کشوری مثل ایران میتواند با کاهش تنشهای سطح سیاسی دستاورد مثبت به حساب آید و شاید بتوان از آن به عنوان بزرگترین دستاورد سیاسی حاکمیت نام برد.
۷. بزرگترین دستاورد جامعه مدنی ایران در طول 5 سال گذشته چه بوده است؟
بزرگترین دستاورد جامعه مدنی با اتفاق نظر صاحب نظران ایجاد یک همبستگی اجتماعی برای بیان مطالبات و مبارزه مدنی و مقاومت برای اعلام مطالبات خود در حوزه اجتماعی شناخته شده است که به اشکال مختلف مانند جنبش کارگران، معلمان، کانون وکلا و کل جامعه مدنی صورت گرفته است. شاید دسترسی جامعه به حق ازادی پوشش و یا پذیرش عملیاتی (غیر رسمی) آزادی پوشش توسط حاکمیت نیز نتیجهای ملموس برای این همبستگی اجتماعی باشد. این همبستگی به نظر میرسد توانسته قدرتی را برای جامعه مدنی ایجاد کند که مطالبات خود را دنبال و پیگیری کند و در برخی موارد به نتیجه برساند.
۸. با توجه به وقایع گذشته مردم چگونه میتوانند برای توسعه آینده قدم بردارند؟
صاحبنظران معتقدند برای حرکت به سمت توسعه مردم باید با شکل دهی به شبکههای سیاستی برای حل مسائل ملی و مطالبهگری فعالانهتر با تبدیل جنشها و کنشهای اجتماعی خود به نهادهای جمعی سازماندهی شده (تشکل یابی مدنی – ساخت یابی اجتماعی) میتوانند گامی موثر در جهت توسعه بردارند. همچنین نوشتن آنها میتوانند با طراحی و مفاهمه طرحهای توسعه و قوانین جدید برای روزی که پنجره فرصت گشوده شود گام مهم دیگری در مسیر توسعه برخواهند داشت. همچنین مردم میتواند با ایجاد توسعه های محلی و کوچک بستر را برای توسعه جامع آینده آمادهتر کنند و در نهایت مردم میتوانند با تربیت نسل توسعه آفرین و کمک به تکثیر گونههای منتقد، پرسشگر، غیرخرافی، حقوقخواه و … در بین نسلهای جدید گام مهم و موثری برای توسعه آینده بردارند.
البته چون توسعه ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی–اجتماعی و زیست محیطی را در برمی گیرد در نتیجه نمی توان استراتژی واحدی برای تمامی وجوه مختف توسعه تجویز کرد، ولی با این وجود بخصوص در بعد توسعه سیاسی، به نظرم تاسیس و تقویت نهادهای مدنی و تغییر باورهای سنتی جامعه به منظور گذار از ان به باورهای مدرن از طریق فعالیت های فرهنگی مانند تولید آثار هنری، مطالعه، و… و اعتراضات مدنی (مسالمت امیز) نقش مهم و بسزایی در توسعه خواهد داشت.
برخی معتقدند تلاش طبقات، گروه های اجتماعی، زنان، جوانان و…. برای توافقی بر سر حداقل های مشترک فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بسیار مهم است و میتواند به عنوان گام نخست مردم شناخته شود. مثلاً توافقاتی برای به رسمیت شناختن و تضمین حقوق قومیت های ایرانی (کردها، آذری زبان ها و….). نخبگان نیز باید تلاش کنند تا گفتگویی میان راهبران فکری اقشار، اقوام و اصناف و … شکل بگیرد تا به صورت نتیجه محور و عملگرا بتواند به توافقهایی حداقلی دست یابد و از دل این توافق ها مقدمات قرارداد اجتماعی آیندۀ ایرانیان متولد شود.
۹. با توجه به وقایع گذشته حاکمیت چگونه میتواند برای توسعه ایران قدم بردارد؟
برای اقداماتی که حاکمیت میتواند انجام دهد، برخلاف اقدامات جامعه مدنی هیچ اجماعی بین صاحب نظران وجود ندارد و هر کدام از آنها نظر متفاوتی را بیان میکنند. عدهای معتقدند دیگر زمان برای انجام اقدامات توسط حاکمیت تمام شده و با توجه به مسیر طی شده در تاریخ وقایع ایران، حاکمیت نمیتواند هیچ اقدام توسعه سازی را انجام دهد و در صورت اجرا نیز مورد پذیرش جامعه قرار نخواهد گرفت.
در مقابل برخی معتقدند همچنان حاکمیت راهکارها و اقداماتی را میتواند در دستور کار خود قرار دهد. به عنوان مثال در حوزه سیاست خارجی با تغییر سیاست بین الملل منجر به گشایش اقتصادی و افزایش سرمایه گذاری و بهبود امنیت سرمایه گذاری داخلی و خارجی و در حوزه سیاست داخلی با افزایش شمولیت سیاسی منجر به مشارکت بیشتر سیاسی میتواند گام مهمی در مسیر توسعه آینده بردارد. برخی معتقدند حاکمیت میتواند با پذیرش رسمی دستاوردهای جنبش مهسا به ویژه حجاب غیر اجباری، اعلام عفو عمومی، اعلام آشتی ملی و حل بی بازگشت مساله هستهای با غرب گام مهمی در مسیر توسعه ایران بردارد. اما آنچه در اکثر نظرات دیده میشود این است که بازگشت به مردم و اصلاح رابطه حاکمیت با مردم در صدر فهرست اولویتهایی است که به نظر صاحبنظران حاکمیت باید آن را در دستور کار خود قرار دهد.
در نهایت و به عنوان جمعبندی باید اشاره کرد، بررسی نظرات صاحبنظران در پاسخ به سوالات رویدادنامه توسعه، به ما این نوید را میدهد که مردم و نخبگان در پاسخ به بسیاری از سوالات اساسی توسعه، به سمت اجماع نظر نزدیک میشوند و این موضوع نوید تغییرات توسعهساز در آیندهای نزدیک را میدهد.
به امید گفتمانسازی فراگیرتر توسعه و برداشتن گامهای موثر در مسیر توسعه ایران.
دیدگاهتان را بنویسید