آخرین مطالب

بازگشت به آخرین مطالب
اقتدار را اعتماد می‌سازد

اقتدار را اعتماد می‌سازد

اقتدار والدینی- بخش اول

مهدخت چرخشت (پژوهشگر پویش فکری توسعه) 

اقتدار والدینی از جمله موارد حیاتی در ساختار خانواده است و از آن گذشته یکی از پایه‌های اساسی روابط والد و فرزند را تشکیل می‌‌دهد. کودکان از هنگام تولد اساسا جزئی از یک رابطه نامتعادل با والدین خود هستند. رابطه‌ای که در آن والدین مرکز قدرت و دانش در جهان برای فرزندانشان هستند. با رشد طبیعی فرزندان و دستیابی استقلال شخصیتی و فردی اغلب والدین احساس می‌کنند فرزندشان شروع به شکستن این عدم تعادل می‌کند. به نوعی والدین در این مرحله احساس می‌کنند چاره کار از دستشان درآمده است و حس ناتوانی می‌کنند و شروع به جست وجو‌ی راه‌هایی برای به دست آوردن مجدد اقتدار می‌کنند و این موضوع مفهوم قدرت را در رابطه با فرزندپروری جالب می‌کند. سوال این است آیا اقتدار همان قدرت است؟  

قبل از هر چیز می‌خواهیم شما را با پنج زیرمجموعه قدرت در فرزندپروری آشنا کنیم: تنبیه، پاداش، قدرت مجاز، دانش و اعتماد معرفتی. آسان‌ترین راه برای بازیابی اقتدار برای والدین تنبیه و به دنبال آن پاداش است که بسیار هم در فرزندپروری سنتی دیده می‌شود. اما برای فرزندان عصر نوین با بی‌سامانی‌های گذار فرهنگی که در یادداشت قبل به آن اشاره شد، اقتدار را بیش از هر چیز «اعتماد» می‌سازد.  

 تاثیر اعمال تنبیه با خشونت مثل فریاد، ناسزا گفتن، کتک زدن، تحقیر کردن را صرفا با مثالی بررسی می‌کنیم. سارا پنج ساله بعد از دو ساعت فعالیت زیاد با دوستانش در مهدکودک می‌خواهد با مادرش به خانه برود و مادر اصرار دارد که سارا لباس گرم بپوشد چون هوای بیرون سرد است، اما سارا که از بازی زیاد با دوستانش احساس گرما می‌کند از پوشیدن لباس امتناع می‌ورزد و چنین می‌شود که بحث شدید با صدای بلندی از فریاد و ناسزا میان سارا و مادرش شکل می‌گیرد. مادر سارا کافی بود به جای هیجانی شدن و عصبی شدن از نه گفتن دخترش تنها سعی می‌کرد درک کند که دخترش الان احساس گرما می‌کند و با گفت و گو مسئله را حل می‌کرد. می‌تواند خم‌ شو و با برقرار کردن تماس چشمی و لحن مادرانه و مهربانانه‌ای به سارا بگوید: «می‌دانم که الان چون با دوستانت دویده‌ای گرمت است حالا دستت را به من بده تا چیزی نشانت بدهم و بعد دست دخترش را بگیر و کم کم به سمت راهرو خروجی ببرد و بگوید حالا سرما را حس میکنی؟ ببین چه سوز سرمایی میاد؟ اگر روپوشت را نپوشی بدنت از تو شاکی می‌شود که چرا یدفعه از هوای گرم داخل هواس سرد انداختیش و ممکنه قهر کنه و مریض بشه». وقتی والدین تعارضات دشوار را با استفاده از قدرت و خشونت حل می‌کنند، کودک از آن‌ها تقلید می‌کند و یاد می‌گیرد از راهبردهای مشابه استفاده کند مثل زمانی که سارا هم جیغ زدن و کتک زدن مادر را انتخاب می‌کند. 

«پاداش» البته که یکی از جنبه‌های مهم قدرت است، اما دو نکته اساسی در رابطه با پاداش این است که بهتر است به صورت کلامی و تحسین باشد تا به صورت فیزیکی و ملموس. نکته مهمتر اینکه در پاداش دادن این رفتار کودک است که باید مورد تحسین قرار بگیرد نه خود کودک. تحقیقات نشان داده است کودکانی که تحسین بر رفتار را دریافت می‌کنند بیشتر بر انجام کارهای سخت تمرکز می‌کنند و روحیه چالش پذیرتری خواهند داشت.  

قوانین و هنجارهای اجتماعی «قدرت مجاز» هستند، که آن‌ها هم برای والدین نوعی قدرت محسوب می‌شوند که به طور ویژه در تعارضاتی که والدین با فرزندان نوجوان خود دارند، بسیار مشاهده می‌شود. به طور مثال؛ والدی که از نوع فعالیت نوجوانش در فضای مجازی اظهار نگرانی می‌کند، زیرا نوجوان او شروع به انتشار تصاویری نامتعارف در فضای مجازی کرده است. در این موارد اتکای به چهارچوب جهانی و قوانین انسانی و اخلاقی می‌تواند راهی برای  گفت و گو باشد و مشکلات را تا حدی مرتفع کند و احتمال ایجاد نزاع و درگیری‌های هیجانی را کاهش دهد. 

مردم اغلب می‌گویند که «دانش»، قدرت است و این درست است و دانش نقش مهمی در رابطه والد و فرزند ایفا می‌کند. والدین بیشتر از کودک در مورد دنیا می‌دانند. اما تا کجا؟ پدری را تصور کنید که نقطه قدرت خانواده است و هر مشکلی در خانه به وجود بیاید همه می‌گویند: از بابا می‌پرسیم… دو پسر دارد و پسر بزرگترش همیشه در حل تمرین‌های ریاضی از او کمک می‌گرفته است و پسر کوچکترش همه سوال‌هایش درباره فوتبال را از پدر می‌پرسد. اما با بزرگ شدن بچه‌ها پسر بزرگتر دیگر پدر را از درس‌هایش با خبر نمی‌کند و پسر کوچک‌تر حتی تیم مخالف تیم پدرش را برای طرفداری انتخاب می‌کند. در اینجاست که والد قدرت دانش را از دست رفته می‌بیند و به دنبال راهی برای برگرداندن قدرت و اقتدار خود نیز می‌گردند. حال والدین چه باید بکنند؟ 

«اعتماد معرفتی» کلید اساسی اقتدار والدین در عصر مدرن است. کودک از ابتدای تولدش با حالتی فعال از گوش به زنگ بودن همراه است، یعنی حالتی بی اعتماد. و در عین حال کودکان مکتشفان کوچکی هستند که همیشه آماده یادگیری و آموختن هستند. دریچه یادگیری کودکان زمانی فعال می‌شود که حالت بی‌اعتمادی را کنار بگذارند. کودکان از کسانی می‌آموزند که به آنان اعتماد داشته باشند و همچنین کودکان در مسیر رشدی خود تنها به دنبال یادگیری و دریافت اطلاعات نیستند بلکه می‌توانند به کسانی اعتماد کنند که بتوانند از آنان آموختنی‌هایی با ارزش مانند صداقت، صبر و مفاهیمی از این قبیل را نیز بیاموزند. اعتماد معرفتی در کودکان چگونه ایجاد می‌شود؟ کودکان به چه والدینی اعتماد خواهند کرد؟ 

در دوران نوزادی این اعتماد با حمایت و مراقبت‌های هوشیارانه در روند رشد کودک شکل می‌گیرد. اما با رشد شناختی کودکان چگونه در آنان اعتماد ایجاد کنیم؟ مهمترین عامل «تنظیم هیجان» است. نکته اساسی این است که والدی که می‌خواهد اعتماد معرفتی را در فرزند خود ایجاد کند، باید کاملا از لحاظ هیجانی تنظیم باشد. یعنی اولا در موقعیت‌های هیجانی سعی کند هیجانات خود و فرزندش را به خوبی ببیندو شناسایی کند زیرا شرایط هیجانی خیلی زیاد و تنش‌زا حالت بی اعتمادی و گوش‌به زنگی را در کودک فعال می‌کند و دریچه یادگیری کودک، شنیدن و پذیرش او به کلی بسته خواهد شد. دوماً والدی که میخواهد اعتماد معرفتی را بدست آورد، باید فرضیات منفی خود نسبت به کودک را کنار بگذارد. مثلا گاهی والد در برابر بدرفتاری و لجبازی کودکش، فرض می‌کند «تنها قصدش آزار من است!» یا «از قصد این کار را می‌کند که اذیت کند». یک والد مقتدر باید نسبت به تمامی فرضیه‌های موجود درباره دلیل رفتار فرزندنش انعطاف پذیر باشد. سوما یک اصل حیاتی دیگر در شکل گیری اعتماد معرفتی فرزند «کجکاوی» والدین است. درک شناخت کودکان درباره جهان پیرامون به خودی خود کار پیجیده‌ای است، والد باید همیشه درباره افکار کودکش کنجکاو باشد. برای حمایت از رشد فرزندان والدین باید مدام سعی کنند تا تصور کنند در ذهن کودک آنان چه می‌گذرد؟ والدین باید سعی کنند درباره دلیل پشت رفتار کودک خود کنجکاو باشند تا بتوانند با درک صحیحی از افکار او راه مناسبی برای برقراری ارتباط با اون پیدا کنند. در مثال سارا که در بالا ذکر شد مادر سارا با اندکی تامل که چرا دخترش لباس گرم را نمی‌پوشد می‌توانست درک کند که کودکش از بازی با همسالان خود احساس گرما می‌کند و درک خود را با کودکش در اشتراک بگذارد و اعتماد او را جلب کند.  چهارمین ریشه اعتماد معرفتی «صبر» است. جدا از آنکه صبر یکی از اصلی‌ترین پایه‌های فرزندپروری است، بهترین روش آموزش صبر به فرزندان هم صبور بودن والدین است. رشد کودکان فرایندی طولانی است که مستلزم صبر بسیار است و مضاف بر آن صبور بودن روحیه والدگری را استحکام می‌بخشد و کودک را متقاعد خواهد کرد که با والدی صبور و منطقی روبرو خواهد بود و نه والدی هیجانی و غیرمنطقی. چنین والدی برای فرزند قابل اعتماد خواهد بود و چنین والدی حتی بدون ابزارهای تنبیه، پاداش، قدرت قوانین و دانش هم می‌تواند برای فرزندش دارای اقتدار باشد.  

قطعا همه پنج بعد قدرت در فرزندپروری مهم هستند. اما فرزندان پس از مدتی و در مسیر رشد شناختی خود، دیگر مرجعی از قدرت و دانش را برای اعتماد نمی‌خواهند. بلکه آنان با نگاهی واقع‌گرایانه به والدینی اعتماد خواهند کرد که در عین تنظیم بودن و درک کردن آنان، الگویی نه کامل، بلکه واقعی از یک انسان برای آنان باشد. چنین است که می‌توانند اعتماد کنند و آنان را به عنوان والدینی مقتدر بشناسند.  

بگذارید با یک مثال از رفتاری با درون مایه اعتماد معرفتی نوشتار خود را به پایان برسانیم. مادر علی که ۸ سال دارد، برای او شکلات‌هایی را خریده که خیلی دوست دارد. وقتی که آخر شب بعد از آن‌ که مطمئن شد علی مسواکش را زده است، او را برای خواب به سمت تختش بدرقه می‌کند به آشپزخانه بر‌میگردد و چون احساس گرسنگی می‌کند، یکی از شکلات‌های علی را می‌خورد در همان حال علی از خواب بیدار می‌شود و به آشپزخانه می‌آید و به از مادرش سوال می‌کند که دارد چه می‌کند؟ مادر ابتدا می‌خواهد به علی دروغ بگو‌ید، اما بعد به آن فکر می‌کند که اون قرار است الگویی مناسب برای فرزندش باشد و یک الگوی خوب از انسان لزوما یک انسان کامل نیست، بلکه انسانی است که اشتباه می‌کند و عذرخواهی می‌کند و سعی می‌کند اشتباهش را تکرار نکند. پس به علی می‌گوید که یکی از شکلات‌های او را خورده است. علی ابتدا گریه می‌کند و ناراحت می‌شود و به مادر می‌گوید که خودش گفته است: این ساعت شب نباید شکلات خورد و آن‌ها شکلات‌های من بودند و تو بی‌اجازه شکلات من را خوردی. مادر به علی حق می‌دهد و عذرخواهی می‌کند و قول می‌دهد، دیگر این کار را تکرار نکند. این رفتار بین مایه شکل‌گیری اعتماد معرفتی در کودک است و اقتدار والدین را به همراه خواهد داشت 

 

صوت یادداشت اقتدار والدینی- بخش اول:

 

منبع تصویر

اشتراک گذاری پست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بازگشت به آخرین مطالب